- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۵/۰۱
- بازدید: ۱۸۱۲
- شماره مطلب: ۷۶۳۷
-
چاپ
بند دوم از ترجیع بند عاشورایی استاد شکوهی
به جز تو از همۀ کوفه با تو کیست؟ حسین!
دگر امید تو در زندگی به چیست؟ حسین!
کدام عاطفه مصباح راه سرخت گشت؟
که در سفینۀ عزمت درنگ نیست، حسین!
به کربلای تو تنها نه من، که چون رگبار
سپاه تیرۀ تیر آمده و گریست، حسین!
تو درس دادهای ای حر تارک تاریخ!
که روز حادثه باید چگونه زیست، حسین!
نگاه خستۀ زینب هنوز میگوید
چو قلب کوچک طفلت بمان، بایست، حسین!
تنت که مهر پیمبر ز بوسه بر آن است
نه جای نیزه، که جای هبوط قرآن است
-
روح غنچه
به گاهوارهات ای هرم التهاب بخواب
تو خانهزاد غمی، لحظهای بخواب بخواب
تو را چو چشمۀ باران به دشت خواهم برد
بخواب در برم ای روح سبز آب، بخواب
-
سفرۀ زمین
سماع را یله کن دست و آستینت را
بزن به خاک زمان، سفرۀ زمینت را
هنوز رنگ شفق صبح و شام خونین است
ز بس به سیلی و ناخن زدی جبینت را
-
بند اول از ترجیع بند عاشورایی استاد شکوهی
چکاد آیۀ «و الشمس و الضحی» است حسین
نماد مجمل تفسیر «هل اتی» است حسین
اگر چه زادۀ «کیف بشر علی» است، ولی
حدیث فلسفهاش از بشر جداست حسین
بند دوم از ترجیع بند عاشورایی استاد شکوهی
به جز تو از همۀ کوفه با تو کیست؟ حسین!
دگر امید تو در زندگی به چیست؟ حسین!
کدام عاطفه مصباح راه سرخت گشت؟
که در سفینۀ عزمت درنگ نیست، حسین!
به کربلای تو تنها نه من، که چون رگبار
سپاه تیرۀ تیر آمده و گریست، حسین!
تو درس دادهای ای حر تارک تاریخ!
که روز حادثه باید چگونه زیست، حسین!
نگاه خستۀ زینب هنوز میگوید
چو قلب کوچک طفلت بمان، بایست، حسین!
تنت که مهر پیمبر ز بوسه بر آن است
نه جای نیزه، که جای هبوط قرآن است