- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۴/۰۱
- بازدید: ۱۷۹۲
- شماره مطلب: ۷۲۸۱
-
چاپ
مشهدی دیگر
تا که ذهنم از مدینه مشهدی دیگر بسازد
بهتر است این شهر را از هرکجا بهتر بسازد
مثل فتح مکه در تغییر این بار مدینه
طرح را احمد بیارد، شهر را حیدر بسازد
از حسن دارالکَرَم، محراب را با نام سجاد
بین صحن باقر و صادق دو تا منبر بسازد
احتمالا بین صحن فاطمه با گریه حیدر
جای سقّاخانه حوضی بهتر از کوثر بسازد
احتمالا از پر جبریل باشد سنگفرشش
کفشداری حرم را هم فقط قنبر بسازد
حضرت عباس هم مثل ضریح خویش ای کاش
بارگاهی هم برای حضرت مادر بسازد
باید از خرمای نخلستان میثم «سازگاری»؛
هی تناول کرده و از مزّهاش دفتر بسازد
چون حسینیه بنا گردد در اینجا باید این خاک؛
بعد از این باروضۀ سخت علی اکبر بسازد
چارتا گنبد، رواق و صحنها، با این مضامین؛
یک نفر باید «مدینه شهر پیغمبر» بسازد
روضه شد این شعر وقتی در ورودی نخستش؛
از همان کوچه علی با نام زهرا، در بسازد
کاشکی این مرتبه در سمت کوچه بازگردد
کاش حیدر میخ را باضربهای بی سر بسازد
-
نهایت توحید
تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایت خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت، آفتاب؛
از کار سروری جهان برکنار شد
-
اقیانوس آرام
دوتا بازو به دنیا آمده، نامش اباالفضل است
دوتا ابرو که وقت رزم، پیغامش اباالفضل است
به وقت رزم قاسم از رجزهای علی اکبر
اگر وامی گرفته، ضامن وامش اباالفضل است
-
روز برادر
اگر در خاک آذربایجان، جانان اباالفضل است
دلیل جان به اسم شهر زنجان، جان ابالفضل است
ستون خیمۀ کرب و بلا در باد و در طوفان
نمیافتد یقین تا تکیهگاه آن اباالفضل است
-
سیاهتر شده ماه محرم از چشمش
نه اینکه سر بزند ماهتاب از دستش
على ست، سرزده یک آفتاب از دستش
براى ثبت نگین عقیق عباسى
على ست ساخته امشب رکاب از دستش
مشهدی دیگر
تا که ذهنم از مدینه مشهدی دیگر بسازد
بهتر است این شهر را از هرکجا بهتر بسازد
مثل فتح مکه در تغییر این بار مدینه
طرح را احمد بیارد، شهر را حیدر بسازد
از حسن دارالکَرَم، محراب را با نام سجاد
بین صحن باقر و صادق دو تا منبر بسازد
احتمالا بین صحن فاطمه با گریه حیدر
جای سقّاخانه حوضی بهتر از کوثر بسازد
احتمالا از پر جبریل باشد سنگفرشش
کفشداری حرم را هم فقط قنبر بسازد
حضرت عباس هم مثل ضریح خویش ای کاش
بارگاهی هم برای حضرت مادر بسازد
باید از خرمای نخلستان میثم «سازگاری»؛
هی تناول کرده و از مزّهاش دفتر بسازد
چون حسینیه بنا گردد در اینجا باید این خاک؛
بعد از این باروضۀ سخت علی اکبر بسازد
چارتا گنبد، رواق و صحنها، با این مضامین؛
یک نفر باید «مدینه شهر پیغمبر» بسازد
روضه شد این شعر وقتی در ورودی نخستش؛
از همان کوچه علی با نام زهرا، در بسازد
کاشکی این مرتبه در سمت کوچه بازگردد
کاش حیدر میخ را باضربهای بی سر بسازد