- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۱/۰۱
- بازدید: ۳۶۷۸
- شماره مطلب: ۷۲۱۱
-
چاپ
ترکیب بند عاشورایی حزین لاهیجی (بند دوم)
شاهی که نور دیدۀ خیر الانام بود
ماهی که بر سپهر معالی تمام بود
شد روزگار در نظرش تیره از غبار
باد مخالف از همه سو بس که عام بود
آب از حسین برد و خنجر دهد به شمر
انصاف روزگار ندانم کدام بود
آبی که خار و خس همه سیراب از آن شدند
آیا چرا بر آل پیمبر حرام بود؟
خون دیدهها چگونه نگرید بر آن شهید؟
کز خون به پیکرش کفن لعل فام بود
دادی به تیر و نیزه تن پاره پاره را
زان رخنهها چو صید مرادش مدام بود
آن خضر اهل بیت به صحرای کربلا
نوشید آب تیغ ز بس تشنه کام بود
تفتند ز آتش عطش آن لعل ناب را
سنگین دلان مضایقه کردند آب را
-
ترکیب بند عاشورایی حزین لاهیجی (بند هفتم)
خون از زبان خامه حزین! این قدر مریز
دستی به دل گذار، درین شور رستخیز
خامش نشین دلا! که به جایی نمیرسد
با روزگار خصمی و با آسمان ستیز -
ترکیب بند عاشورایی حزین لاهیجی (بند ششم)
نخل تری به تیشه عدوان فکندهای
از پا ستون کعبه ایمان فکندهای
از تشنگی سفینه آل رسول را
در خاک و خون به لجه طوفان فکندهای -
ترکیب بند عاشورایی حزین لاهیجی (بند چهارم)
خونین لوای معرکه کارزار کو؟
میدان پر از غبار بود، شهسوار کو؟
واحسرتا! که از نفس سرد روزگار
افسرده شد ریاض امامت، بهار کو؟ -
ترکیب بند عاشورایی حزین لاهیجی (بند پنجم)
ای دل! چه شد که از جگر افغان نمیکشی؟
آهی به یاد شاه شهیدان نمیکشی؟
سرها جدا فتاده، تن سروران جدادر کربلا سری به بیابان نمیکشی؟
ترکیب بند عاشورایی حزین لاهیجی (بند دوم)
شاهی که نور دیدۀ خیر الانام بود
ماهی که بر سپهر معالی تمام بود
شد روزگار در نظرش تیره از غبار
باد مخالف از همه سو بس که عام بود
آب از حسین برد و خنجر دهد به شمر
انصاف روزگار ندانم کدام بود
آبی که خار و خس همه سیراب از آن شدند
آیا چرا بر آل پیمبر حرام بود؟
خون دیدهها چگونه نگرید بر آن شهید؟
کز خون به پیکرش کفن لعل فام بود
دادی به تیر و نیزه تن پاره پاره را
زان رخنهها چو صید مرادش مدام بود
آن خضر اهل بیت به صحرای کربلا
نوشید آب تیغ ز بس تشنه کام بود
تفتند ز آتش عطش آن لعل ناب را
سنگین دلان مضایقه کردند آب را