مشخصات شعر

نجف و کربلا دلم لرزید

قصد، قصد زیارت است اما، مانده اول دلم کجا برود

حال و روز مرا هر آنکس دید، گفت باید به کربلا برود

 

نجف و کربلا دلم لرزید، مشهد و کاظمین، خوب آمد

یازده بار استخاره زده، تا بفهمد به سامرا برود

 

ابتدای مسیر الله است، انتهایش بقیه الله است

سامرا وعده گاه آخر ماست، جاده باید به انتها برود

 

همه یک روح و یک بدن هستید، پس تمام شما حسن هستید

دل من با تو سامرایی شد، تا به دیدار مجتبی برود

 

تو بقیع پر از مخاطره‌ای،کربلایی و در محاصره‌ای

یا که باید جگر به زهر دهی، یا سرت روی نیزه‌ها برود

 

دل به غم هرچه مبتلا می‌شد، پیش تو سر من رءا می‌شد

بعد تو بار غم گرفته به دوش، دل که تا سُّر من رءا برود

 

نجف و کربلا دلم لرزید

قصد، قصد زیارت است اما، مانده اول دلم کجا برود

حال و روز مرا هر آنکس دید، گفت باید به کربلا برود

 

نجف و کربلا دلم لرزید، مشهد و کاظمین، خوب آمد

یازده بار استخاره زده، تا بفهمد به سامرا برود

 

ابتدای مسیر الله است، انتهایش بقیه الله است

سامرا وعده گاه آخر ماست، جاده باید به انتها برود

 

همه یک روح و یک بدن هستید، پس تمام شما حسن هستید

دل من با تو سامرایی شد، تا به دیدار مجتبی برود

 

تو بقیع پر از مخاطره‌ای،کربلایی و در محاصره‌ای

یا که باید جگر به زهر دهی، یا سرت روی نیزه‌ها برود

 

دل به غم هرچه مبتلا می‌شد، پیش تو سر من رءا می‌شد

بعد تو بار غم گرفته به دوش، دل که تا سُّر من رءا برود

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×