- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۹/۱۵
- بازدید: ۲۸۲۳
- شماره مطلب: ۷۱۶
-
چاپ
خطابههای دوباره
هول و هراس باز دوباره شروع شد
چشمان هیز و معجر پاره شروع شد
اینجا عجیب طبل و کف و سوت میزنند
بر آستین پاره نظاره شروع شد
تنها به سنگ نیز کفایت نمیکنند
از بامهای خانه شراره شروع شد
با نامِ خارجی که نشان میدهند هیچ
تحقیر با زبان اشاره شروع شد
تحقیر در محلۀ شوم یهودیان
گاهی پیاده گاه سواره شروع شد
عمامه سوخت، پوست سر سوخت، جامه سوخت
گویی دوباره زینب و چاره شروع شد
رقاصههای زانی و رجالههای پست
رفتارشان به طبل و نقاره شروع شد
این شهر بوی سبّ علی را گرفته است
اخبارهای کذب مناره شروع شد
هرطور هست، تهمت شامی شود تمام
اما حماسههای هماره شروع شد
این شهر ذوالفقار علی را طلب کند
یعنی خطابههای دوباره شروع شد
-
سرمایۀ محبت
ماییم و انس و الفت تو یا اباالجواد
در جان ماست محنت تو یا اباالجواد
با اذن فاطمه به دل ما رسیده است
سرمایۀ محبت تو یا اباالجواد
-
جگر تشنۀ او ذکر انا العطشان داشت
باز هم بر دل مظلوم، شرر افتاده
باز هم شعلۀ زهری به جگر افتاده
اینهمه زجر بر این جسم جوانش ندهید
وسط حجره جواد است، به سر افتاده
-
بوی کربلا
در سینه دوباره ابتلا میآید
غم باز به اردوی ولا میآید
دلهای شکسته کاظمینی شده است
اینجاست که بوی کربلا میآید
-
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره حجرۀ دربسته، باز کرب و بلا
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره مارگزیده، دوباره پاره جگر
خدا! چه میگذرد بر جواد ابن رضا
خطابههای دوباره
هول و هراس باز دوباره شروع شد
چشمان هیز و معجر پاره شروع شد
اینجا عجیب طبل و کف و سوت میزنند
بر آستین پاره نظاره شروع شد
تنها به سنگ نیز کفایت نمیکنند
از بامهای خانه شراره شروع شد
با نامِ خارجی که نشان میدهند هیچ
تحقیر با زبان اشاره شروع شد
تحقیر در محلۀ شوم یهودیان
گاهی پیاده گاه سواره شروع شد
عمامه سوخت، پوست سر سوخت، جامه سوخت
گویی دوباره زینب و چاره شروع شد
رقاصههای زانی و رجالههای پست
رفتارشان به طبل و نقاره شروع شد
این شهر بوی سبّ علی را گرفته است
اخبارهای کذب مناره شروع شد
هرطور هست، تهمت شامی شود تمام
اما حماسههای هماره شروع شد
این شهر ذوالفقار علی را طلب کند
یعنی خطابههای دوباره شروع شد