- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۴/۰۱
- بازدید: ۲۸۰۴
- شماره مطلب: ۶۸۷۰
-
چاپ
دریای وصف
باید غزل با یاد رویش پا بگیرد
هر مصرعى با عشق او معنا بگیرد
در محفل شعر قشنگ چشمهایش
هر شاعرى باید بیاید جا بگیرد
شاعر شدن کار من بی دست و پا نیست
باید که دستم را خود زهرا بگیرد
یک گوشۀ چشم حضرتش کافی است امشب
دست تمام خلق را یکجا بگیرد
مجنون نام حضرتش در عرش اعلا
باید سراغ از خانۀ لیلا بگیرد
ما قطرۀ ناچیز در دریای وصفیم
ای کاش دست قطره را دریا بگیرد
ای کاش عزرائیل در حال زیارت
در گوشۀ شش گوشه جان از ما بگیرد
-
عیدی
یا محول دل من رنگ جلا میخواهد
مس جان میدهد و شمش طلا میخواهد
خلق از دست شما عیدی خود میطلبند
باز این بندهتان کرببلا میخواهد -
آرزو
در لیله الرغائب محتاج نور عینیم
عمری است خانه زاد ارباب عالمینیم
گفتند اگر که حاجت دارید وقتش آمد
گفتیم بی قرار شش گوشۀ حسینیم
-
بانوی روضهخوان
این بانوی روضهخوان دلش پر شرر است
از مرحمت همسر خود با خبر است
شاید که دم مرگ ببیند او را
تا لحظۀ ارتحال دو چشمش به در است
دریای وصف
باید غزل با یاد رویش پا بگیرد
هر مصرعى با عشق او معنا بگیرد
در محفل شعر قشنگ چشمهایش
هر شاعرى باید بیاید جا بگیرد
شاعر شدن کار من بی دست و پا نیست
باید که دستم را خود زهرا بگیرد
یک گوشۀ چشم حضرتش کافی است امشب
دست تمام خلق را یکجا بگیرد
مجنون نام حضرتش در عرش اعلا
باید سراغ از خانۀ لیلا بگیرد
ما قطرۀ ناچیز در دریای وصفیم
ای کاش دست قطره را دریا بگیرد
ای کاش عزرائیل در حال زیارت
در گوشۀ شش گوشه جان از ما بگیرد