مشخصات شعر

شد آب و نان هر شب من گریه بر حسین

از لحظه‌های رو به زوالی که داشتم
هرچند سوخته، پروبالی که داشتم

 

با اینکه ناامید ز بخشش شدم ولی
تغییر کرد فرض محالی که داشتم

 

جا داشت فرصتم ندهی بهر توبه‌ام
آخر چه کرده‌ام به مجالی که داشتم؟

 

شد آب و نان هر شب من گریه بر حسین
شکرت ز آب و نان حلالی که داشتم

 

شکرت که غیر غصه اولاد فاطمه
بردی ز سینه هرچه ملالی که داشتم

 

شد آب و نان هر شب من گریه بر حسین

از لحظه‌های رو به زوالی که داشتم
هرچند سوخته، پروبالی که داشتم

 

با اینکه ناامید ز بخشش شدم ولی
تغییر کرد فرض محالی که داشتم

 

جا داشت فرصتم ندهی بهر توبه‌ام
آخر چه کرده‌ام به مجالی که داشتم؟

 

شد آب و نان هر شب من گریه بر حسین
شکرت ز آب و نان حلالی که داشتم

 

شکرت که غیر غصه اولاد فاطمه
بردی ز سینه هرچه ملالی که داشتم

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×