- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۲/۰۱
- بازدید: ۵۵۸۲
- شماره مطلب: ۶۷۴۲
-
چاپ
بند پنجم: قیاسِ مَعَ الفارِق
نام حسین آمد و عقل از سرم پرید
بر جلجتای نیزه سر از پیکرم پرید
چون مرغ بسملی که زند دست و پا به خون
پرها ز بالهایم و بال از پرم پرید
از این پری که ریخته، بالی که سوخته
یاللعجب ردیف من دیگرم پرید
روحم ز تن جدا شد و همدوش نیزهها
تا اوج نینوایی نیلوفرم پرید
از آستان شاهد لب تشنه تا شهود
رنگ از عذار شاپرک پرپرم پرید
سیر شهود آن سر شوریده با غزل؟
این فکر خام از سر شعر ترم پرید
تشبیه آن «صدا» به «شمیم» از سر خطاست
از زیر بار فهم «عرض»، «جوهرم» پرید
این بوی عطر نیست که پیچیده در جــهان
فریاد «هل من» است که آید ز نای جان
-
بند دهم: خروجی معراج
شمس الرکاب زین شرف را یراق کن
رخصت ز حق گرفته و رفع نفاق کن
فتحی ورای سیر فروبستۀ زمان
در بیکران علم خدا با براق کن
-
بند نهم: تَـلِّ حضور ..
بر در زدم هوار که دیوار بشنود
در تار و پود آینه زنگار بشنود
حاشا کسی که مشق هلاهل نکرده است
«احلی من العسل» ز لب یار بشنود
-
بند هشتم: أنَا العَبد
«من» بازتاب اشهد در خون تپیده است
هر صبح و شام آن سر بر نی دمیده است
من، «من یزید» دارد و از هر شریعهاش
فوّارهای به سمت عطش قد کشیده است
-
بند هفتم: حَبلُ المَتین
در گوشۀ افق پل رنگین کمان زدی
هفتاد و دو بهشت زمرّد فشان زدی
تا پاسدار خون تو خون خدا شود
بطلان به خطّ کوفی «خطّ امان» زدی
بند پنجم: قیاسِ مَعَ الفارِق
نام حسین آمد و عقل از سرم پرید
بر جلجتای نیزه سر از پیکرم پرید
چون مرغ بسملی که زند دست و پا به خون
پرها ز بالهایم و بال از پرم پرید
از این پری که ریخته، بالی که سوخته
یاللعجب ردیف من دیگرم پرید
روحم ز تن جدا شد و همدوش نیزهها
تا اوج نینوایی نیلوفرم پرید
از آستان شاهد لب تشنه تا شهود
رنگ از عذار شاپرک پرپرم پرید
سیر شهود آن سر شوریده با غزل؟
این فکر خام از سر شعر ترم پرید
تشبیه آن «صدا» به «شمیم» از سر خطاست
از زیر بار فهم «عرض»، «جوهرم» پرید
این بوی عطر نیست که پیچیده در جــهان
فریاد «هل من» است که آید ز نای جان