مشخصات شعر

دستم بگیر ارباب

 

خشکیده‌ام کویرم، دیگر ثمر ندارم

کاری به جز گدایی، وقت سحر ندارم

 

معصیت و خطایم، بی آبروم کرده

بیچاره‌ام که دیگر، چشمان تر ندارم

 

هر فرصتی که دادی، دیدی خراب کردم

شرمنده‌ام، برایت جز دردسر ندارم

 

دستم بگیر ارباب، بگذار تا بمانم

اینبار از کنارت، میل سفر ندارم

 

اصلا همین دم در، یک گوشه مینشینم

من غیر خانۀ  تو، جای دگر ندارم

 

عمرم گذشت ‌اما، کرب و بلا نرفتم

میل بهشت دارم، کو بال و پر؟ ندارم

 

این است آرزویم: یک روز بر ضریحت

با گریه سر گذارم، تا حشر برندارم

 

با اینکه بی پناهم، با اینکه رو سیاهم

حب رقیه دارم، چیزی اگر ندارم

 

کارم شده ست ناله، در روضۀ  سه ساله

دلخوش به گریه‌ام من، جز این هنر ندارم

 

غصه نخور پدر جان، پهلوم خوب خوب است

نشکسته استخوانم، درد کمر ندارم

 

دستم بگیر ارباب

 

خشکیده‌ام کویرم، دیگر ثمر ندارم

کاری به جز گدایی، وقت سحر ندارم

 

معصیت و خطایم، بی آبروم کرده

بیچاره‌ام که دیگر، چشمان تر ندارم

 

هر فرصتی که دادی، دیدی خراب کردم

شرمنده‌ام، برایت جز دردسر ندارم

 

دستم بگیر ارباب، بگذار تا بمانم

اینبار از کنارت، میل سفر ندارم

 

اصلا همین دم در، یک گوشه مینشینم

من غیر خانۀ  تو، جای دگر ندارم

 

عمرم گذشت ‌اما، کرب و بلا نرفتم

میل بهشت دارم، کو بال و پر؟ ندارم

 

این است آرزویم: یک روز بر ضریحت

با گریه سر گذارم، تا حشر برندارم

 

با اینکه بی پناهم، با اینکه رو سیاهم

حب رقیه دارم، چیزی اگر ندارم

 

کارم شده ست ناله، در روضۀ  سه ساله

دلخوش به گریه‌ام من، جز این هنر ندارم

 

غصه نخور پدر جان، پهلوم خوب خوب است

نشکسته استخوانم، درد کمر ندارم

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×