- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۲/۰۱
- بازدید: ۸۴۲۳
- شماره مطلب: ۶۶۷۰
-
چاپ
به فدای پر قنداق علی اصغر تو
هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو
به فدای پر قنداق علی اصغر تو
حاضرم بر سر بازار به خیرات روم
ننشیند پر خاکی به سر خواهر تو
بر سر من، همه تفریح کنان سنگ زدند
وای بر صورت چون برگ گل دختر تو
از همین جا همه تقسیم غنائم کردند
در کمینند به تاراج برند لشگر تو
ترسم این است که گرفتار شوی در گودال
میشود با نوک نیزه زیر و رو پیکر تو
هر تکانی که سرت بر سر نیزه بخورد
باز تر میشود این پارگی حنجر تو
-
صلابت حیدری
تاج امامت است به روی سر شما
خیل ملائکند به دور و بر شما
قربان چهرهات که تجلی مصطفاست
قربان آن صلابت چون حیدر شما
-
پسر سوم زهرای تو، عبّاس شده
سحر مکه صفای دگری پیدا کرد
ناله سوخته دلها، اثری پیدا کرد
کعبه میخواست که دل را ز بتان پاک کند
دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد
-
آیههای کوثر
برخیز ای جوان! سر خود بر زمین مکش
تو زخم دیدهای، پر خود بر زمین مکش
ای مادریتر از همه، کم دست و پا بزن
پهلو شبیه مادر خود بر زمین مکش
-
خسوف قمر
عدهای بی سر و پا دور و برش خندیدند
پاسخ ناله و سوز و جگرش، خندیدند
مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار
همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند
به فدای پر قنداق علی اصغر تو
هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو
به فدای پر قنداق علی اصغر تو
حاضرم بر سر بازار به خیرات روم
ننشیند پر خاکی به سر خواهر تو
بر سر من، همه تفریح کنان سنگ زدند
وای بر صورت چون برگ گل دختر تو
از همین جا همه تقسیم غنائم کردند
در کمینند به تاراج برند لشگر تو
ترسم این است که گرفتار شوی در گودال
میشود با نوک نیزه زیر و رو پیکر تو
هر تکانی که سرت بر سر نیزه بخورد
باز تر میشود این پارگی حنجر تو