- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۲/۰۱
- بازدید: ۱۸۵۱
- شماره مطلب: ۶۶۵۸
-
چاپ
مرحمت مادر
قبلهام روى تو و خانۀ تو جاى من است
یا حسین ورد زبان من و لبهاى من است
مرده آرند به هر مجلس تو، زنده شود
محفل روضۀ تو وادى سیناى من است
کودکى بیش نبودم، به تو وابسته شدم
این هم از مرحمت مادر مولاى من است
هر زبانى که سه بار عرض سلامت گوید
بار سوّم نشده اشک به سیماى من است
همۀ دلخوشى من به تو و مادر توست
گریه کردن به شما لذّت دنیاى من است
-
حوریان هم به عزاى تو سیه پوشیدند
نخلى از اشک تو سیراب نگردید دگر
از همان لحظه که بر فرق تو شمشیر آمد
حوریان هم به عزاى تو سیه پوشیدند
تا به گوش فلکت، نعرۀ تکبیر آمد
-
صحبت از شیر شد و رفت دلم کرب وبلا
نخلى از اشک تو سیراب نگردید دگر
از همان لحظه که بر فرقِ تو شمشیر آمد
حوریان هم به عزاى تو سیه پوشیدند
تا به گوش فلکت، نعرۀ تکبیر آمد
-
زینب و بزم یزید و لب خشکیده و چوب
زهر افتاده به جان جگرم، مهدی جان
لرزه انداخت ز پا تا به سرم، مهدی جان
به لب خشک پدر آب گوارا برسان
که من از سوز عطش شعلهورم، مهدی جان
مرحمت مادر
قبلهام روى تو و خانۀ تو جاى من است
یا حسین ورد زبان من و لبهاى من است
مرده آرند به هر مجلس تو، زنده شود
محفل روضۀ تو وادى سیناى من است
کودکى بیش نبودم، به تو وابسته شدم
این هم از مرحمت مادر مولاى من است
هر زبانى که سه بار عرض سلامت گوید
بار سوّم نشده اشک به سیماى من است
همۀ دلخوشى من به تو و مادر توست
گریه کردن به شما لذّت دنیاى من است