- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۲/۰۱
- بازدید: ۷۷۵۹۴
- شماره مطلب: ۶۶۵۷
-
چاپ
راهیان کرببلا
صد شکر میکنم که گرفتار تو شدم
منت نهاده اى و عزادار تو شدم
احرام عشق بسته به میقات آمدم
حیران کوى وصل به دیدار تو شدم
یک عمر روسیاهى من را حلال کن
کردم گناه و باعث آزار تو شدم
تا خویش را عزیز کنم نذر مادرت
یا ایها الغریب طرفدار تو شدم
سر بند نوکرى تو بستم به این امید
تو میخرى مرا سوى بازار تو شدم
این اشک را که راه گرفته ز چشم تر
دارد نشان که محرم اسرار تو شدم
تا گم شدم میان ره غفلت و گناه
راهى به راه عشق ز انوار تو شدم
بر جان خریدهام همه زخم زبان خلق
بر نام تو قسم همه جا یار تو شدم
تا خواستم به نوکریات کم بیاورم
ناخواسته دخیل علمدار تو شدم
ما راهیان کرببلائیم تا ابد
سینه زنان خون خداییم تا ابد
-
صلابت حیدری
تاج امامت است به روی سر شما
خیل ملائکند به دور و بر شما
قربان چهرهات که تجلی مصطفاست
قربان آن صلابت چون حیدر شما
-
پسر سوم زهرای تو، عبّاس شده
سحر مکه صفای دگری پیدا کرد
ناله سوخته دلها، اثری پیدا کرد
کعبه میخواست که دل را ز بتان پاک کند
دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد
-
آیههای کوثر
برخیز ای جوان! سر خود بر زمین مکش
تو زخم دیدهای، پر خود بر زمین مکش
ای مادریتر از همه، کم دست و پا بزن
پهلو شبیه مادر خود بر زمین مکش
-
خسوف قمر
عدهای بی سر و پا دور و برش خندیدند
پاسخ ناله و سوز و جگرش، خندیدند
مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار
همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند
راهیان کرببلا
صد شکر میکنم که گرفتار تو شدم
منت نهاده اى و عزادار تو شدم
احرام عشق بسته به میقات آمدم
حیران کوى وصل به دیدار تو شدم
یک عمر روسیاهى من را حلال کن
کردم گناه و باعث آزار تو شدم
تا خویش را عزیز کنم نذر مادرت
یا ایها الغریب طرفدار تو شدم
سر بند نوکرى تو بستم به این امید
تو میخرى مرا سوى بازار تو شدم
این اشک را که راه گرفته ز چشم تر
دارد نشان که محرم اسرار تو شدم
تا گم شدم میان ره غفلت و گناه
راهى به راه عشق ز انوار تو شدم
بر جان خریدهام همه زخم زبان خلق
بر نام تو قسم همه جا یار تو شدم
تا خواستم به نوکریات کم بیاورم
ناخواسته دخیل علمدار تو شدم
ما راهیان کرببلائیم تا ابد
سینه زنان خون خداییم تا ابد