- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۱/۰۱
- بازدید: ۹۷۱
- شماره مطلب: ۶۶۳۷
-
چاپ
وضوى اشک
ما هم پیالهایم به شرط سبوى اشک
هم نالهایم لحظۀ هر گفتگوى اشک
نامى براى صورت عاشق نهادهاند
دولت سراى گریه میان دو کوى اشک
تطهیر دل به خون جگر مىکنم ولى
تطهیر دیده مىکنم از هر وضوى اشک
فریاد الفراق شنیدم به گوش دل
از نالۀ شکسته و بی هاى و هوى اشک
بوى بهار مىوزد از دامن سحر
سجادهام ببین شده خوشبو ز بوى اشک
خواهى اگر که خوب بخوانى دل مرا
بنشین شبى ز رسم وفا روبروى اشک
تیر گناه عصمت آیینهام شکست
سنگ گناه گشته چنان سد جوى اشک
یا سیدالبکا سرى هم به ما بزن
روى مرا بگیر تو بر آبروى اشک
-
صلابت حیدری
تاج امامت است به روی سر شما
خیل ملائکند به دور و بر شما
قربان چهرهات که تجلی مصطفاست
قربان آن صلابت چون حیدر شما
-
پسر سوم زهرای تو، عبّاس شده
سحر مکه صفای دگری پیدا کرد
ناله سوخته دلها، اثری پیدا کرد
کعبه میخواست که دل را ز بتان پاک کند
دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد
-
آیههای کوثر
برخیز ای جوان! سر خود بر زمین مکش
تو زخم دیدهای، پر خود بر زمین مکش
ای مادریتر از همه، کم دست و پا بزن
پهلو شبیه مادر خود بر زمین مکش
-
خسوف قمر
عدهای بی سر و پا دور و برش خندیدند
پاسخ ناله و سوز و جگرش، خندیدند
مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار
همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند
وضوى اشک
ما هم پیالهایم به شرط سبوى اشک
هم نالهایم لحظۀ هر گفتگوى اشک
نامى براى صورت عاشق نهادهاند
دولت سراى گریه میان دو کوى اشک
تطهیر دل به خون جگر مىکنم ولى
تطهیر دیده مىکنم از هر وضوى اشک
فریاد الفراق شنیدم به گوش دل
از نالۀ شکسته و بی هاى و هوى اشک
بوى بهار مىوزد از دامن سحر
سجادهام ببین شده خوشبو ز بوى اشک
خواهى اگر که خوب بخوانى دل مرا
بنشین شبى ز رسم وفا روبروى اشک
تیر گناه عصمت آیینهام شکست
سنگ گناه گشته چنان سد جوى اشک
یا سیدالبکا سرى هم به ما بزن
روى مرا بگیر تو بر آبروى اشک