- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۱/۰۱
- بازدید: ۱۹۱۷
- شماره مطلب: ۶۶۳۶
-
چاپ
از دل زهرایی آقا خجالت میکشم
بی حیایی پیکر دین مرا فرسوده است
غفلت از صاحب زمان بر درد من افزوده است
از دل زهرایی آقا خجالت میکشم
آن قدر از معصیت کردن دلم آلوده است
چون توسل میکنم مادر مرا هم میخرد
بی توسل کردنم این توبهها بیهوده است
من دلم گرم همین بازار عشق و عاشقی است
چون پیمبر بارها این جمله را فرموده است:
هر کسی غافل شد از قرآن و راه اهل بیت
راه را گم کرده و بی راهه را پیموده است
جان فدای شاه عطشانی که از روز ازل
وسعت رحمت میان روضههایش بوده است
در عزایش هر کسی اندازۀ بال مگس
اشک ریزد، در قیامت راحت و آسوده است
-
مور و سلیمان
وقتی گناه شهر مرا از تو دور کرد
باید برات کرب و بلا جفت و جور کرد
صد بار عقل از سر من رفت، چون نسیم
از سوی کربلای تو یک بار عبور کرد
-
زینت دوش تو حسین و حسن
شمس رویت همیشه تابنده است
ابرویت ذوالفقار برنده است
دلت از مهر و عشق آکنده است
نام احمد تو را برازنده است
یا محمد، که هر دو زیبنده است
-
تو بزرگی و مرام تو نبخشیدن نیست
رنگ از چهره پریده است، خودت میدانی
عرق شرم چکیده است، خودت میدانی
پشت این خانه گدا آمده و با گریه
دست یاری طلبیده است، خودت میدانی
-
کرب و بلاییام کن
بر نفس خود دچارم، یابن الحسن اغثنی
عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی
در غفلت از قیامت، با شعلۀ جهالت
آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی
از دل زهرایی آقا خجالت میکشم
بی حیایی پیکر دین مرا فرسوده است
غفلت از صاحب زمان بر درد من افزوده است
از دل زهرایی آقا خجالت میکشم
آن قدر از معصیت کردن دلم آلوده است
چون توسل میکنم مادر مرا هم میخرد
بی توسل کردنم این توبهها بیهوده است
من دلم گرم همین بازار عشق و عاشقی است
چون پیمبر بارها این جمله را فرموده است:
هر کسی غافل شد از قرآن و راه اهل بیت
راه را گم کرده و بی راهه را پیموده است
جان فدای شاه عطشانی که از روز ازل
وسعت رحمت میان روضههایش بوده است
در عزایش هر کسی اندازۀ بال مگس
اشک ریزد، در قیامت راحت و آسوده است