- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۱/۰۱
- بازدید: ۳۳۶۴
- شماره مطلب: ۶۶۱۰
-
چاپ
فطرس کجاست تا ببرد این پیام را؟
من پیک عشق هستم و نامه بر حسین
اول فدایی حرم خواهر حسین
لب تشنهام ولی نزنم لب به آبها
سیراب میشوم فقط از ساغر حسین
گرد و غبار چهرهام امضا نموده است
مسلم جبین نسوده به غیر از در حسین
فطرس کجاست تا ببرد این پیام را؟
باید سلام من برسد محضر حسین
دلواپسم برای النگوی دخترش
دلواپس ربودن انگشتر حسین
مثل تنور لحظه به لحظه گداختم
نقشه کشیدهاند برای سر حسین
خولی و شمر از عددی حرف میزنند
حرف از دوازده شد و از حنجر حسین
روی قناره تشنۀ صوت حجازیام
تا که علم شود نوک نی منبر حسین
پایین پای اکبر او مدفن من است
در کوفه نیست مقبرۀ نوکر حسین
-
جاری ز سر انگشت تو آب حیات است
یا والقمر! والشمس! مزمّل! اباالفضل
ای قبله گاه شاعر بیدل، اباالفضل!
الفاظ موج و، دامنت ساحل اباالفضل!
یا دائم الفضل علی السائل، اباالفضل
-
خون لبت بعدش به جان زعفران افتاد
وقتی به جان شاخۀ طوبی خزان افتاد
اشک خدا باران شد و از آسمان افتاد
خون دلت ریشه دوانده بین خاک طوس
خون لبت بعدش به جان زعفران افتاد
-
کبوتر حرمش، اشک ذوالجناح نداشت
میان هلهله سینه مجال آه نداشت
برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت
درست مثل فدک پاره پاره شد جگرش
شبیه مادر خود حال رو به راه نداشت
-
عطر سیب
در حرم پیچید عطر سیب، زائر فیض برد
هرکسی در بارگاهت بود، حاضر فیض برد
با بیان روضههایت پلک من هم خیس شد
چشمهایم چون زمین خشک و بایر فیض برد
فطرس کجاست تا ببرد این پیام را؟
من پیک عشق هستم و نامه بر حسین
اول فدایی حرم خواهر حسین
لب تشنهام ولی نزنم لب به آبها
سیراب میشوم فقط از ساغر حسین
گرد و غبار چهرهام امضا نموده است
مسلم جبین نسوده به غیر از در حسین
فطرس کجاست تا ببرد این پیام را؟
باید سلام من برسد محضر حسین
دلواپسم برای النگوی دخترش
دلواپس ربودن انگشتر حسین
مثل تنور لحظه به لحظه گداختم
نقشه کشیدهاند برای سر حسین
خولی و شمر از عددی حرف میزنند
حرف از دوازده شد و از حنجر حسین
روی قناره تشنۀ صوت حجازیام
تا که علم شود نوک نی منبر حسین
پایین پای اکبر او مدفن من است
در کوفه نیست مقبرۀ نوکر حسین