- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۱/۰۱
- بازدید: ۷۴۱۳
- شماره مطلب: ۶۵۵۷
-
چاپ
شمع شب تار ما
ای گشته پیر مکتب ایثار ما، حبیب
در یک جهان غم آمده، غمخوار ما، حبیب
زینب دعات کرده، رسانده تو را سلام
زیرا شدی به غربت ما یار ما حبیب
با روی سرخ و موی سفید، این شب سیاه
روی تو گشته شمع شب تار ما حبیب
نه روز پیریت، که ز دوران کودکی
بودی همیشه طالب دیدار ما حبیب
بازار ظلم و کفر، رواج است مرحبا
با زاری آمدی تو به بازار ما حبیب
پیری و لیک شیر حسینی، چه میشود
باشی در این دیار، علمدار ما، حبیب؟
از لحظۀ وفات رسول خدا، مدام
بوده زمانه، در پی آزار ما حبیب
پرسی اگر ز حال دل ما عیان بود
از کام خشک و دیدۀ خونبار ما حبیب
در اجر تو بهشت چه قابل، بهشت تو
باشد به زیر سایۀ دیوار ما، حبیب
میثم از این سروده برای حبیب ما
اجرش وصال میثم تمّار ما، حبیب
-
بر حال حسین گریه کردم
ای بیت خدا، خدانگهدار
ای محفل عاشقان بیدار
ای سنگ نشان کوی دلدار
افسوس که با دو چشم خونبار
من از تو جدا شوم دگر بار
ای بیت خدا، خدانگهدار
-
صفایی ز آب فراتم بده
خداحافظ ای کعبه، ای بزم یار
خداحافظ ای بیت پروردگار
خداحافظ ای محفل اهل راز
خداحافظ ای قبلهام در نماز
-
من عبد گنهکارم و تو حی یگانه
مرغ سحرم دانۀ اشکم شده دانه
پیوسته کشد از جگرم شعله زبانه
تن خسته و کوه گنهم بر روی شانه
من عبد گنهکارم و تو حی یگانه
-
حج عبّاس تو در علقمه بود
کعبه، ای بیت خداوند جلیل
ای به سنگت، اثر پای خلیل
کعبه، ای خانۀ امّید همه
کعبه، ای مرکز توحید همه
شمع شب تار ما
ای گشته پیر مکتب ایثار ما، حبیب
در یک جهان غم آمده، غمخوار ما، حبیب
زینب دعات کرده، رسانده تو را سلام
زیرا شدی به غربت ما یار ما حبیب
با روی سرخ و موی سفید، این شب سیاه
روی تو گشته شمع شب تار ما حبیب
نه روز پیریت، که ز دوران کودکی
بودی همیشه طالب دیدار ما حبیب
بازار ظلم و کفر، رواج است مرحبا
با زاری آمدی تو به بازار ما حبیب
پیری و لیک شیر حسینی، چه میشود
باشی در این دیار، علمدار ما، حبیب؟
از لحظۀ وفات رسول خدا، مدام
بوده زمانه، در پی آزار ما حبیب
پرسی اگر ز حال دل ما عیان بود
از کام خشک و دیدۀ خونبار ما حبیب
در اجر تو بهشت چه قابل، بهشت تو
باشد به زیر سایۀ دیوار ما، حبیب
میثم از این سروده برای حبیب ما
اجرش وصال میثم تمّار ما، حبیب