- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۱/۰۱
- بازدید: ۳۰۳۵
- شماره مطلب: ۶۵۴۵
-
چاپ
دلیر کوچک
کوچکترین دلیر پس از شیرخواره بود
طفلی که در سپهر شجاعت ستاره بود
هرچند که اجازۀ جنگاوری نداشت
آماده باش، منتظر یک اشاره بود
از اینکه رفتهاند همه داشت میشکست
از اینکه مانده بود دلش پر شراره بود
دستش به دست عمه و چشمش پی عمو
در جست و جوی یافتن راه چاره بود
چون دید شاه کشور جانها چنین غریب
در حلقۀ محاصرۀ صد سواره بود
خود را به آستانۀ جسم عمو رساند
جسمیکه زخمهاش فزون از شماره بود
عباسوار دست به دستان تیغ داد
و یک سهشعبه در پی ذبحی دوباره بود
در قتلگاه ماند تنی که پس از قتال
تنها تن شبیه عمو پاره پاره بود
در خیمهها اگر که نمیرفت شاهد
دعوا سر کشیدن یک گوشواره بود
-
دل تو لحظهای از غم جدا نخواهد شد
چنانکه درد ز مرهم جدا نخواهد شد
غم از نگاه تو یکدم جدا نخواهد شد
محرم و صفر و فاطمیه، نه هر روز
دل تو لحظهای از غم جدا نخواهد شد
-
قسم به اشک
از آن زمان که خدایم سرشت تا باشم
نوشت تا که فقط عاشق شما باشم
نوشت با همه کس غیر تو غریب شوم
نوشت تا که فقط با تو آشنا باشم
-
شاگردهای مکتبت استاد افلاکند
ای روزهای تار، ای شبهای دور از ماه
ای بیقراریهای دائم با دلم همراه
ای بغضهایی که میآیید از سفر ناگاه
باری اگر شوق سفر دارید، بسم الله
-
شب قدر و بی قراری
بازم شب قدره و بیقراری
غلط میخوره رو گونههای خیسم
بازم شب قدره و حاجتام و
یکی یکی با گریه مینویسم
دلیر کوچک
کوچکترین دلیر پس از شیرخواره بود
طفلی که در سپهر شجاعت ستاره بود
هرچند که اجازۀ جنگاوری نداشت
آماده باش، منتظر یک اشاره بود
از اینکه رفتهاند همه داشت میشکست
از اینکه مانده بود دلش پر شراره بود
دستش به دست عمه و چشمش پی عمو
در جست و جوی یافتن راه چاره بود
چون دید شاه کشور جانها چنین غریب
در حلقۀ محاصرۀ صد سواره بود
خود را به آستانۀ جسم عمو رساند
جسمیکه زخمهاش فزون از شماره بود
عباسوار دست به دستان تیغ داد
و یک سهشعبه در پی ذبحی دوباره بود
در قتلگاه ماند تنی که پس از قتال
تنها تن شبیه عمو پاره پاره بود
در خیمهها اگر که نمیرفت شاهد
دعوا سر کشیدن یک گوشواره بود