- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
- بازدید: ۱۰۳۵۱
- شماره مطلب: ۶۴۸۸
-
چاپ
علم افتاده و ساقی بی دست
ای غریبان جهان منتظرت
همه دل سوختگان منتظرت
مرتضی ندبه برایت خواند
فاطمه سینه زنان منتظرت
کی بقیع حسن، آباد شود
جگرش نالهکنان منتظرت
بیکفن از تو کفن میخواهد
سر او روی سنان منتظرت
زینب خسته زمین افتاده
در حرم قد کمان منتظرت
علم افتاده و ساقی بی دست
مشک سقای جوان منتظرت
یک سه ساله که ز غم پیر شده
در خرابه نگران منتظرت
پرچم شاه خراسان هر شب
با تو گوید که جهان منتظرت
سالها رفت و خبر از تو نشد
ای محرم، رمضان منتظرت
صاحب مجلس روضه بنگر
نوحه و سوز و فغان منتظرت
-
تشنۀ دیدار
دست ما نیست اگر دست به دامان توییم
فاطمه خواسته که بی سر و سامان توییم
تا ببینیم کمی از وجنات نبوی
تشنۀ دیدن رخسار درخشان توییم
-
هم صدای حسین در عرفات
ای دعای حسین در عرفات
هم صدای حسین در عرفات
لابه لای دعا تو را میخواند
آشنای حسین! در عرفات
-
روح مناجات
ای امیر عرفه! دست من و دامانت
جان به قربان تو و گردش آن چشمانت
ای امیر عرفه! ذکر لبت را قربان
حال پر سوز و غم نیمه شبت را قربان
-
ای غزل خوان چشم تو حافظ
دل سپردم به مهر مهرویی
گرچه آلودهای خرابم من
عرش اعلی اگر شود جایم
خاک راه ابوترابم من
علم افتاده و ساقی بی دست
ای غریبان جهان منتظرت
همه دل سوختگان منتظرت
مرتضی ندبه برایت خواند
فاطمه سینه زنان منتظرت
کی بقیع حسن، آباد شود
جگرش نالهکنان منتظرت
بیکفن از تو کفن میخواهد
سر او روی سنان منتظرت
زینب خسته زمین افتاده
در حرم قد کمان منتظرت
علم افتاده و ساقی بی دست
مشک سقای جوان منتظرت
یک سه ساله که ز غم پیر شده
در خرابه نگران منتظرت
پرچم شاه خراسان هر شب
با تو گوید که جهان منتظرت
سالها رفت و خبر از تو نشد
ای محرم، رمضان منتظرت
صاحب مجلس روضه بنگر
نوحه و سوز و فغان منتظرت