مشخصات شعر

نیزه

 

داشتم انتظار از نیزه

انتظار شکار از نیزه

 

تا که زینب برای پیکر تو

ساخت سنگ مزار از نیزه

 

تا سرت را به نیزه می‌کوبند

می‌رود اختیار از نیزه

 

از تو پیکر، بریدنش با تیغ

از تو گردن، فشار از نیزه

 

زخم شد سر گشوده از شمشیر

بعد هم بی شمار از نیزه

 

در تمام مسیر می‌ریزد

دانه‌های انار از نیزه

 

تا نیفتد به خاک، می‌ترسم؛

از سر، از نیزه دار، از نیزه

 

آه سبقت گرفته در این دشت

نیزه از خار، خار از نیزه

 

گفتنی نیست اینکه افتاده

سر تو چند بار از نیزه

نیزه

 

داشتم انتظار از نیزه

انتظار شکار از نیزه

 

تا که زینب برای پیکر تو

ساخت سنگ مزار از نیزه

 

تا سرت را به نیزه می‌کوبند

می‌رود اختیار از نیزه

 

از تو پیکر، بریدنش با تیغ

از تو گردن، فشار از نیزه

 

زخم شد سر گشوده از شمشیر

بعد هم بی شمار از نیزه

 

در تمام مسیر می‌ریزد

دانه‌های انار از نیزه

 

تا نیفتد به خاک، می‌ترسم؛

از سر، از نیزه دار، از نیزه

 

آه سبقت گرفته در این دشت

نیزه از خار، خار از نیزه

 

گفتنی نیست اینکه افتاده

سر تو چند بار از نیزه

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×