مشخصات شعر

حکایت لیلایی

پنهان کنم چگونه هویدایی تو را؟

یا بین سینه شرح دل آرایی تو را؟

 

ظرف مرا شکستی و حالا نشسته‌ام

تا رو کنم حکایت لیلایی تو را

 

نفسی لک الوقاء به عالم نمی‌دهم

بنده شدن به درگه مولایی تو را

 

خیلی دعا برای دلم کرد‌ه‌ای ولی

خیلی شکسته‌ام دل زهرایی تو را

 

در غفلت زمانه فراموش کرده‌ام

درد غریبی و غم تنهایی تو را

 

باید چه کرد‌ این همه رسوایی مرا؟

باید چه کرد‌ این همه آقایی تو را؟

 

دل مرده‌ام ولی به حسینیه آمدم

تا جست و جو کنم دم عیسایی تو را

 

با گریه گفت زینب کبری، برادرم

سنگی شکسته روی تماشایی تو را

 

دیروز آیه خواندی و با خیزران یزید

برهم زده بلاغت و شیوایی تو را

 

حکایت لیلایی

پنهان کنم چگونه هویدایی تو را؟

یا بین سینه شرح دل آرایی تو را؟

 

ظرف مرا شکستی و حالا نشسته‌ام

تا رو کنم حکایت لیلایی تو را

 

نفسی لک الوقاء به عالم نمی‌دهم

بنده شدن به درگه مولایی تو را

 

خیلی دعا برای دلم کرد‌ه‌ای ولی

خیلی شکسته‌ام دل زهرایی تو را

 

در غفلت زمانه فراموش کرده‌ام

درد غریبی و غم تنهایی تو را

 

باید چه کرد‌ این همه رسوایی مرا؟

باید چه کرد‌ این همه آقایی تو را؟

 

دل مرده‌ام ولی به حسینیه آمدم

تا جست و جو کنم دم عیسایی تو را

 

با گریه گفت زینب کبری، برادرم

سنگی شکسته روی تماشایی تو را

 

دیروز آیه خواندی و با خیزران یزید

برهم زده بلاغت و شیوایی تو را

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×