مشخصات شعر

قاف تا قاف جهان


آه از آن روز که در دشت بلا غوغا بود
شورش روز قیامت به جهان بر پا بود

 

خصم چون دایره گرد حرم شاه شهید
در دل دایره چون نقطۀ پا بر جا بود

 

جان به قربان ذبیحی که به قربانگه دوست
با لب تشنه روان می‌شد و خود دریا بود

 

تو مپندار که شاهنشه این درگه رزم
در بیابان بلا بی مدد و تنها بود

 

انبیا و رُسُل و جن و ملایک هر یک
جان به کف در بَرِ شه منتظر ایما بود

 

پرده پوشان نهان خانۀ ملک و ملکوت
همه پروانۀ آن شمع جهان آرا بود

 

در همه مُلک بلا نیست به جز ذکر حسین
قاف تا قاف جهان، صوت همین عنقا بود

قاف تا قاف جهان


آه از آن روز که در دشت بلا غوغا بود
شورش روز قیامت به جهان بر پا بود

 

خصم چون دایره گرد حرم شاه شهید
در دل دایره چون نقطۀ پا بر جا بود

 

جان به قربان ذبیحی که به قربانگه دوست
با لب تشنه روان می‌شد و خود دریا بود

 

تو مپندار که شاهنشه این درگه رزم
در بیابان بلا بی مدد و تنها بود

 

انبیا و رُسُل و جن و ملایک هر یک
جان به کف در بَرِ شه منتظر ایما بود

 

پرده پوشان نهان خانۀ ملک و ملکوت
همه پروانۀ آن شمع جهان آرا بود

 

در همه مُلک بلا نیست به جز ذکر حسین
قاف تا قاف جهان، صوت همین عنقا بود

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×