- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
- بازدید: ۲۸۰۰
- شماره مطلب: ۶۱۴۱
-
چاپ
آیۀ تطهیر
وقتی که کافرها تو را تکفیر کردند
سرنیزهها خواب تو را تعبیر کردند
ظهر است اما اسبها روی تن تو
چندین هلال ماه را تصویر کردند
حالا که افتاده است کارت دست اینها
اوباش مرگ صعب را تقدیر کردند
هرچه گذشت اوضاع تو غمبارتر شد
حتی دعاهای شما تغییر کردند
این یا غیاث المستغیثینی که گفتی
روی دهانت با لگد تفسیر کردند
ای آیۀ تطهیر خوناب لبت را
با ضربههای پشت هم تطهیر کردند
پیش نگاه تو جوانت را گرفتند
بعد از علی اکبر تو را هم پیر کردند
با پا تنت را زیر و رو میکرد یعنی
با آن همه عزت تورا تحقیر کردند
هرکس ز آزار تو سهم خویش را برد
اما عصاداران دوباره دیر کردند
از ضربههای پیرمردان پیکرت سوخت
از اضطراب زینبت چشم ترت سوخت
-
حیف عباس، که توصیف به ظاهر بشود
محضر آب، دم از پاکی دریا نزنید
محضر خاک، دم از وسعت صحرا نزنید
تا زمانی که ندادید ضرر پای نگار
لاف بیهودۀ عاشق شدن اینجا نزنید
-
سزاوار گل، خندۀ خار نیست
سر خاک تو بی خبر آمدم
عزادارم و خون جگر آمدم
درست است بی بال و پر آمدم
به شوق تو اما، به سر آمدم
-
مصیبت نامه
ای سربلندی پیمبرها سر تو
تابیده مثل ماه بر دنیا، سر تو
رفتم تمام شهرها را با سر تو
دیدی رسیدم آخرش بالا سر تو
-
بر پای سفرۀ تو نشستیم یا حسن
پا از گلیم بیشتر انداخته گدا
وقتی به خاک پات، سر انداخته گدا
اطراف صحن بال و پر انداخته گدا
گر سوی گنبدت نظر انداخته گدا
آیۀ تطهیر
وقتی که کافرها تو را تکفیر کردند
سرنیزهها خواب تو را تعبیر کردند
ظهر است اما اسبها روی تن تو
چندین هلال ماه را تصویر کردند
حالا که افتاده است کارت دست اینها
اوباش مرگ صعب را تقدیر کردند
هرچه گذشت اوضاع تو غمبارتر شد
حتی دعاهای شما تغییر کردند
این یا غیاث المستغیثینی که گفتی
روی دهانت با لگد تفسیر کردند
ای آیۀ تطهیر خوناب لبت را
با ضربههای پشت هم تطهیر کردند
پیش نگاه تو جوانت را گرفتند
بعد از علی اکبر تو را هم پیر کردند
با پا تنت را زیر و رو میکرد یعنی
با آن همه عزت تورا تحقیر کردند
هرکس ز آزار تو سهم خویش را برد
اما عصاداران دوباره دیر کردند
از ضربههای پیرمردان پیکرت سوخت
از اضطراب زینبت چشم ترت سوخت