- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۱/۰۱
- بازدید: ۸۷۷
- شماره مطلب: ۶۰۷۹
-
چاپ
نباشم قابل این میهمانی
دل و یاد خدا الحمدلله
سر و شور دعا الحمدلله
پس از عمری رفاقت با بدیها
من و یاد خدا الحمدلله
به پایم بند و زنجیر گنه بود
شدم ناگه رها الحمدلله
من و پروندهای یکسر تباهی
نشد چون بر ملا الحمدلله
نباشم قابل این میهمانی
من و جمع شما الحمدلله
ز درد معصیت بیمار بودم
دل و دارالشفاء الحمدلله
کسی در ظلمت این سینه گاهی
مرا میزد صدا الحمدلله
از آن دل مردگیِ بی هویت
رسیدم تا کجا الحمدلله
دلم دنبال خود اینجا کشانده
نگاهی آشنا الحمدلله
کجا دیدی که سلطانی نشیند
کنار یک گدا الحمدلله
سحرها بعد از این یاد تو هستم
امیر هل اتی الحمدلله
یقین دارم شبی آیی سراغم
گل خیرالنساء الحمدلله
اگر نوشم ز صهبای شهادت
شوم بهرت فدا الحمدلله
به دست خویش خاکم گر نمایی
به صحن کربلا الحمدلله
-
بهار غم
بچهها بازم محرم اومده
عید ما با بهار غم اومده
بچهها خیمۀ ماتم بزنید
همگی به سینه محکم بزنید
-
درد فراق
هوای کهنۀ این شهر تازه دم کرده
گناهکاریمان «تنزل النقم» کرده
«ظلمت نفسی» ما را شنید دلبر و گفت:
امان ز نفس کسی که به خود ستم کرده
-
هنوز پر زدنم سوی کربلا سخت است
قسم به عشق، جدایی ز آشنا سخت است
جدایی از سحر و محفل دعا سخت است
برای دیدۀ شب زندهدار خود گریم
قسم به اشک سحر، دوری از بکا سخت است
-
محرم صادق
دلم هوای بقیع دارد و غم صادق
عزا گرفته دل من ز ماتم صادق
دوباره بیرق مشکی به دست دل گیرم
زنم به سینه که آمد محرم صادق
نباشم قابل این میهمانی
دل و یاد خدا الحمدلله
سر و شور دعا الحمدلله
پس از عمری رفاقت با بدیها
من و یاد خدا الحمدلله
به پایم بند و زنجیر گنه بود
شدم ناگه رها الحمدلله
من و پروندهای یکسر تباهی
نشد چون بر ملا الحمدلله
نباشم قابل این میهمانی
من و جمع شما الحمدلله
ز درد معصیت بیمار بودم
دل و دارالشفاء الحمدلله
کسی در ظلمت این سینه گاهی
مرا میزد صدا الحمدلله
از آن دل مردگیِ بی هویت
رسیدم تا کجا الحمدلله
دلم دنبال خود اینجا کشانده
نگاهی آشنا الحمدلله
کجا دیدی که سلطانی نشیند
کنار یک گدا الحمدلله
سحرها بعد از این یاد تو هستم
امیر هل اتی الحمدلله
یقین دارم شبی آیی سراغم
گل خیرالنساء الحمدلله
اگر نوشم ز صهبای شهادت
شوم بهرت فدا الحمدلله
به دست خویش خاکم گر نمایی
به صحن کربلا الحمدلله