- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۰/۰۲
- بازدید: ۹۹۳
- شماره مطلب: ۵۹۰۰
-
چاپ
سرمۀ چشم
ای جهان غرق تمنایت، حبیبی یا حسین!
ای بهشت ما تولایت، حبیبی یا حسین!
میشوی موسی کلیم اللَّه وقتی بنگرد
برقی از طور تجلایت، حبیبی یا حسین
تربت تو، سرمۀ چشم هزاران جابر است
برنمی دارم سر از پایت، حبیبی یا حسین
گفتهام یک یا حسین و، بردهام یک عمر سود
من که دل بستهام به سودایت حبیب یا حسین
در حقیقت، خواب را از چشم عاشق برده است
جلوۀ حسن دل آرایت، حبیبی یا حسین!
کربلا باغ گل است و عالم، و آدم شدند
محو چشم انداز گلهایت، حبیبی یا حسین
ای گل صد برگ زهرا، مهر زد با خون خود
غنچه بر طغرای امضایت، حبیبی یا حسین
ای زمین رنگین ز خونت، ای زمان مجذوب تو
آسمان محو تماشایت، حبیبی یا حسین
ذکر تسلیما لامرک ظهر عاشورا شده است
با خدای خویش، نجوایت، حبیبی یا حسین!
خیزران احساس کرد آن روز، پیغمبر زده است
بوسه بر گلبرگ لبهایت، حبیبی یا حسین
ای لب لعل تو را، با عاشقان حق نمک
ذکر تسبیح شد یا لیتنا کنا معک
-
محرم و صفر عشق
با یا حسین عشق من آغاز میشود
با اربعین شکوفۀ گل باز میشود
با یا حسین میرسد از راه، عطر یاسبا اربعین بهار گل آغاز میشود
-
مرثیهای که نا سروده ماند
من، دیده جز به سوی برادر، نداشتم
آیینه جز حسین، برابر نداشتم
وقتی صدای غربت یاسین بلند شددر خاطرم، به جز غم کوثر نداشتم
-
دختر شقایق
چون او کسی به راه وفا، یاوری نکرد
خون جگر نخورد و پیام آوری نکرد
زینب که مثل او کسی از داغدیدگانبا اشک چشم خویش، گهرپروری نکرد
-
سوغات
تا باد گره گشای زلف چمن است
بر سینۀ لاله، داغ گلهای من است
هجده یوسف اگر چه از دستم رفتسوغات من از سفر، همین پیرهن است
سرمۀ چشم
ای جهان غرق تمنایت، حبیبی یا حسین!
ای بهشت ما تولایت، حبیبی یا حسین!
میشوی موسی کلیم اللَّه وقتی بنگرد
برقی از طور تجلایت، حبیبی یا حسین
تربت تو، سرمۀ چشم هزاران جابر است
برنمی دارم سر از پایت، حبیبی یا حسین
گفتهام یک یا حسین و، بردهام یک عمر سود
من که دل بستهام به سودایت حبیب یا حسین
در حقیقت، خواب را از چشم عاشق برده است
جلوۀ حسن دل آرایت، حبیبی یا حسین!
کربلا باغ گل است و عالم، و آدم شدند
محو چشم انداز گلهایت، حبیبی یا حسین
ای گل صد برگ زهرا، مهر زد با خون خود
غنچه بر طغرای امضایت، حبیبی یا حسین
ای زمین رنگین ز خونت، ای زمان مجذوب تو
آسمان محو تماشایت، حبیبی یا حسین
ذکر تسلیما لامرک ظهر عاشورا شده است
با خدای خویش، نجوایت، حبیبی یا حسین!
خیزران احساس کرد آن روز، پیغمبر زده است
بوسه بر گلبرگ لبهایت، حبیبی یا حسین
ای لب لعل تو را، با عاشقان حق نمک
ذکر تسبیح شد یا لیتنا کنا معک