- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۲
- بازدید: ۱۴۷۵
- شماره مطلب: ۵۷۵۴
-
چاپ
شهود ماه
ای دل! امشب نوحهای دیگر بخوان
روضۀ رزم علیاکبر بخوان
عشق، اینجا نوجوانی میکند
مرگ، کار زندگانی میکند
در شجاعت از تبار حیدر است
در جمال، آیینۀ پیغمبر است
گوهری از خاکیان روتافته
خیمۀ افلاکیان را یافته
رخصتم ده وقت رفتن، ای پدر!
بیقرارم، بگْذر از من، ای پدر!
رفتهاند اینک همه یاران تو
دشمنان دارند قصد جان تو
تشنه ماندن، طاقتم را برده است
جانم از این ناکسان آزرده است
گرم، رفت و خیل دشمن را شکست
راه را بر دشمنانِ خیره بست
تیرها چون سوی اکبر پَر زدند
ناگهان اهل حرم بر سر زدند
اکبر من! عرش و فرش از هم گسست
این مصیبت، پشت بابا را شکست
ای که توفان کرد، شور رزم تو!
خیره چشم دشمنان در عزم تو
اکبرم! سوی پیمبر میروی
بعد از این سیراب کوثر میشوی
روز حشر از تو حکایت میکنم
قاتلانت را شکایت میکنم
-
خورشید شیعه
ای پنجمین امام، یا باقرالعلوم
بر رفعتت سلام، یا باقرالعلوم
بر علم مصطفی باب تو بود باب
وآن خانه را تو بام، یا باقرالعلوم -
تنها گل نچیدۀ تو
قلم زدند به خون سر بریدۀ تو
فرشتگان نگارندۀ جریدۀ تو
شب از دعای درختان روشن ملکوتگذشت کفتر آه به خون تپیدۀ تو
-
خیمۀ نور
شیعیان! رخت عزا بر تن کنید
کربلا در کربلا، شیون کنید
آفتاب غیرتِ حق، منجلی است
موسم سوگِ حسین بن علی است
-
قبلۀ قبیله
آسمانها، سوگوار کیستند؟
خیمهها، چشمانتظار کیستند؟
باغبانِ غنچههای یاس کو؟
بچّهها! آخر عمو عبّاس کو؟
شهود ماه
ای دل! امشب نوحهای دیگر بخوان
روضۀ رزم علیاکبر بخوان
عشق، اینجا نوجوانی میکند
مرگ، کار زندگانی میکند
در شجاعت از تبار حیدر است
در جمال، آیینۀ پیغمبر است
گوهری از خاکیان روتافته
خیمۀ افلاکیان را یافته
رخصتم ده وقت رفتن، ای پدر!
بیقرارم، بگْذر از من، ای پدر!
رفتهاند اینک همه یاران تو
دشمنان دارند قصد جان تو
تشنه ماندن، طاقتم را برده است
جانم از این ناکسان آزرده است
گرم، رفت و خیل دشمن را شکست
راه را بر دشمنانِ خیره بست
تیرها چون سوی اکبر پَر زدند
ناگهان اهل حرم بر سر زدند
اکبر من! عرش و فرش از هم گسست
این مصیبت، پشت بابا را شکست
ای که توفان کرد، شور رزم تو!
خیره چشم دشمنان در عزم تو
اکبرم! سوی پیمبر میروی
بعد از این سیراب کوثر میشوی
روز حشر از تو حکایت میکنم
قاتلانت را شکایت میکنم