- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۰۳
- بازدید: ۷۹۰
- شماره مطلب: ۵۴۲۷
-
چاپ
مشخصات شعر
کوتاه سروده
تماشا
مولا که دو چشم حیدری وا میکرد
یک لحظه نظر به هر دو دنیا میکرد
اما گهِ سِیر قامتت یا عباس
با گردش سر، تـو را تماشا میکرد
از همین شاعر
-
صلابت حیدری
تاج امامت است به روی سر شما
خیل ملائکند به دور و بر شما
قربان چهرهات که تجلی مصطفاست
قربان آن صلابت چون حیدر شما
-
پسر سوم زهرای تو، عبّاس شده
سحر مکه صفای دگری پیدا کرد
ناله سوخته دلها، اثری پیدا کرد
کعبه میخواست که دل را ز بتان پاک کند
دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد
-
آیههای کوثر
برخیز ای جوان! سر خود بر زمین مکش
تو زخم دیدهای، پر خود بر زمین مکش
ای مادریتر از همه، کم دست و پا بزن
پهلو شبیه مادر خود بر زمین مکش
-
خسوف قمر
عدهای بی سر و پا دور و برش خندیدند
پاسخ ناله و سوز و جگرش، خندیدند
مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار
همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند
کوتاه سروده
تماشا
مولا که دو چشم حیدری وا میکرد
یک لحظه نظر به هر دو دنیا میکرد
اما گهِ سِیر قامتت یا عباس
با گردش سر، تـو را تماشا میکرد
مطالب برتر سایت
اولین نظر را ارسال کنید
مطالب برتر سایت