- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۸/۲۲
- بازدید: ۱۹۱۳
- شماره مطلب: ۵۴۰
-
چاپ
کاش نوکرت بودیم
کاش ما هم کبوترت بودیم
آستان بوس محضرت بودیم
کاش با بالهای خاکی مان
لااقل سایه گسترت بودیم
کاش ما هم به درد میخوردیم
فرش قبر مطهرت بودیم
کاش میسوختیم از این غربت
شمع بالای بسترت بودیم
کاش میشد که محرمت بودیم
عاشقانه ابوذرت بودیم
کاش در کوچۀ بنی هاشم
پیش مرگان مادرت بودیم
کاش ماه محرمی آقا
یک دهه پای منبرت بودیم
کاش میشد که گریه کنهای
روضۀ تیغ و حنجرت بودیم
کاش میشد که سینه زنهای
نوحۀ گریه آورت بودیم
کاش در روز تشنگی، "محشر"
باده نوشان ساغرت بودیم
در قیامت به گریه میگوییم
کاش… ای کاش… نوکرت بودیم
-
شهر علی نشناخت بانوی خودش را
بالم شکسته، از پرم چیزی نگویم
از کوچ پر دردسرم چیزی نگویم
طوفان سختی باغمان را زیر و رو کرد
از لالههای پرپرم چیزی نگویم
-
استاد درس رزم علمدار کربلا
شاهنشه اریکۀ قدرت اباالحسن
اسطورۀ صلابت و غیرت اباالحسن
یا والی الولی، ید حق، بندۀ خلف
یا مظهر العجایب عالم، شه نجف
-
فصل بلوغ شیعه یقیناً محرم است
در کوچهها، نسیم بهشت محرم است
این شهر بی مجالس روضه، جهنم است
پیراهن سیاه عزاداری شما
زیباترین تجلی عشق مجسم است
-
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال، تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
کاش نوکرت بودیم
کاش ما هم کبوترت بودیم
آستان بوس محضرت بودیم
کاش با بالهای خاکی مان
لااقل سایه گسترت بودیم
کاش ما هم به درد میخوردیم
فرش قبر مطهرت بودیم
کاش میسوختیم از این غربت
شمع بالای بسترت بودیم
کاش میشد که محرمت بودیم
عاشقانه ابوذرت بودیم
کاش در کوچۀ بنی هاشم
پیش مرگان مادرت بودیم
کاش ماه محرمی آقا
یک دهه پای منبرت بودیم
کاش میشد که گریه کنهای
روضۀ تیغ و حنجرت بودیم
کاش میشد که سینه زنهای
نوحۀ گریه آورت بودیم
کاش در روز تشنگی، "محشر"
باده نوشان ساغرت بودیم
در قیامت به گریه میگوییم
کاش… ای کاش… نوکرت بودیم