- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۱/۰۵
- بازدید: ۳۳۷۱
- شماره مطلب: ۵۳۶۳
-
چاپ
شیشۀ عطر گل محمدی
چکیدۀ گل رخسار مصطفی زهراست
عصارۀ نفحات خوش خدا زهراست
سلالۀ خلف ختم مرسلین یعنی
خلاصۀ همه آیات انبیا زهراست
کسی که شیشۀ عطر گل محمدی است
که منتشر شده چون ذره در هوا زهراست
زلال نور رسالت در او نمایان است
چرا که آینۀ مصطفی نما زهراست
کسی که ذکر دعایش میان هر دو نماز
شده است ورد زبان فرشتهها زهراست
گلی که باغ شهادت از او به بار نشست
چراغدار شهیدان کربلا زهراست
دو دل مباش دلا و بگو پس از قرآن
شکوهمندترین هدیۀ خدا زهراست
دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن
امیدوار که باشی گره گشا زهراست
اگر که کوه غم افتاده روی شانۀ تو
علاج کار تو یک یاعلی و یازهراست
اگرچه کشتی پهلو گرفته میماند
تو را چه باک ز توفان که ناخدا زهراست
مگو که راه رسیدن به عشق دشوار است
چرا که فاصلهاش از حسین تا زهراست
مراقبت کن از آن مضجع شریف ای عشق
به هوش باش که دار و ندار ما زهراست
چنین غریب اگر در بقیع پنهان است
مسلم است که گنجی گرانبها زهراست
مدینه! گوهر ما آرمیده در دل تو
گواه باش که گنجینۀ حیا زهراست
اگر در آتش کین سوخته است خانۀ او
تو دردمند بیا، خانۀ شفا زهراست
گلی که خاک در آغوش خویش میکشدش
شبانه بی کس و تنها و بی صدا زهراست
دلا سراغ مگیر از مزار پنهانش
نگاه کن ز کجا تا به ناکجا زهراست...
-
روایت روشن
برپا شده است در دل من خیمۀ غمی
جانم! چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی
عمری است دلخوشم به همین غم که در جهان
غیر از غمت نداشتهام یار و همدمی
-
هوای انار
دلم گرفته، هوای بهار کرده دلم
هوای گریۀ بی اختیار کرده دلم
رها کن از لب بام آن دو بافه گیسو را
هوای یک شب دنبالهدار کرده دلم
-
بهار گم شده
آهم برای آینه داری که گم شده است
یاری که گم شده است، دیاری که گم شده است
تقویمها خزان به خزان زرد میشوند
در جستجوی بوی بهاری که گم شده است
-
سه پردۀ عشق، پردۀ سوم
میشود باز پردهای دیگر
پردهای سرخ، پردهای پرپر
پردهای، در میان آتش و دودپردهای، در میان خاکستر
ای فدای تو هم دل و هم جانمنم آنک حماسهای دیگر
شیشۀ عطر گل محمدی
چکیدۀ گل رخسار مصطفی زهراست
عصارۀ نفحات خوش خدا زهراست
سلالۀ خلف ختم مرسلین یعنی
خلاصۀ همه آیات انبیا زهراست
کسی که شیشۀ عطر گل محمدی است
که منتشر شده چون ذره در هوا زهراست
زلال نور رسالت در او نمایان است
چرا که آینۀ مصطفی نما زهراست
کسی که ذکر دعایش میان هر دو نماز
شده است ورد زبان فرشتهها زهراست
گلی که باغ شهادت از او به بار نشست
چراغدار شهیدان کربلا زهراست
دو دل مباش دلا و بگو پس از قرآن
شکوهمندترین هدیۀ خدا زهراست
دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن
امیدوار که باشی گره گشا زهراست
اگر که کوه غم افتاده روی شانۀ تو
علاج کار تو یک یاعلی و یازهراست
اگرچه کشتی پهلو گرفته میماند
تو را چه باک ز توفان که ناخدا زهراست
مگو که راه رسیدن به عشق دشوار است
چرا که فاصلهاش از حسین تا زهراست
مراقبت کن از آن مضجع شریف ای عشق
به هوش باش که دار و ندار ما زهراست
چنین غریب اگر در بقیع پنهان است
مسلم است که گنجی گرانبها زهراست
مدینه! گوهر ما آرمیده در دل تو
گواه باش که گنجینۀ حیا زهراست
اگر در آتش کین سوخته است خانۀ او
تو دردمند بیا، خانۀ شفا زهراست
گلی که خاک در آغوش خویش میکشدش
شبانه بی کس و تنها و بی صدا زهراست
دلا سراغ مگیر از مزار پنهانش
نگاه کن ز کجا تا به ناکجا زهراست...