- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۸/۲۶
- بازدید: ۳۷۸۳
- شماره مطلب: ۵۳۴
-
چاپ
سر قبرم بنویسید: حسین بن علی
دهنی بسته و توفیق فغانم دادند
یک فلک ناله و یک حلقه دهانم دادند
جوهر درد، متاعی است که هر جایی نیست
از چنین جنس، در این کوچه دکانم دادند
جگر و چشم و سر و دست بگویند حسین
ای عجب یک دهن و چند زبانم دادند
من نه آنم که فروشم به کسی یارم را
قدر این مرحله را هر دو جهانم دادند
دل گرفت از من و فرمود دلت را بردار
پای رفتار شکستند و عنانم دادند
سر قبرم بنویسید: حسین بن علی
زان که از خویش گرفتند و نشانم دادند
ز محرّم نروم بار مبندید مرا
سوختم تا که در این خیمه مکانم دادند
-
سلطان کربلا حسن است
دعای زندهدلان صبح و شام یا حسن است
که موی تیره و روی سپید با حسن است
حسین میشنوم هرچه یاحسن گویم
دو کوه هست ولی کوه بیصدا حسن است -
شور و شیرین
به یاد آن لب شیرین که مصطفی بوسید
ز پا درآورد آخر سرشک شور مرا
-
حاصل عمر
یک مصرع است حاصل عمری که داشتم:
یار آمد و گرفت و به بندم کشید و برد
-
بساط گریه
«تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزردۀ گزند مباد»
شنیدهام که گدا موج میزند به درت
سرای جود تو خالی ز مستمند مباد
سر قبرم بنویسید: حسین بن علی
دهنی بسته و توفیق فغانم دادند
یک فلک ناله و یک حلقه دهانم دادند
جوهر درد، متاعی است که هر جایی نیست
از چنین جنس، در این کوچه دکانم دادند
جگر و چشم و سر و دست بگویند حسین
ای عجب یک دهن و چند زبانم دادند
من نه آنم که فروشم به کسی یارم را
قدر این مرحله را هر دو جهانم دادند
دل گرفت از من و فرمود دلت را بردار
پای رفتار شکستند و عنانم دادند
سر قبرم بنویسید: حسین بن علی
زان که از خویش گرفتند و نشانم دادند
ز محرّم نروم بار مبندید مرا
سوختم تا که در این خیمه مکانم دادند
السلام علیک یا حسین بن علی