مشخصات شعر

سلام بر مولا

ارباب بی‌کفن! به تن اطهرت سلام!

بر جسم پاره پاره، تن بی‌سرت سلام!

 

بر زخم لب گشوده‌ی پیشانی‌ات درود!

بر رگ رگ جدا شده‌ی حنجرت سلام!

 

گل‌های تازه رُست ز خون جوان تو

بر قطره قطره خون علی‌اکبرت سلام!

 

نگذاشتی که خون علی بر زمین رسد

بر احترام خون علی‌اصغرت سلام!

 

این جا فضا ز آه دل زینبت گرفت

بر ناله‌ی شکسته دل خواهرت سلام!

 

این جا شکست بغض گلوی سکینه‌ات

بر لحظه‌ای که سوخت دل دخترت سلام!

 

این جا رقیّه در دل آتش دویده است

بر اشک آن سه ساله گل پرپرت سلام!

 

این جا ز آه فاطمه، قاتل به لرزه شد

بر آه جان‌گداز دل مادرت سلام!

 

از جمع کشتگان تو، بوفاضلت جداست

بر آن شهید مانده جدا از برت سلام!

 

بر دست و چشم و پیکر سقّای تشنگان

بر خیمه‌های سوخته در آذرت سلام!

 

بر جامه‌ای که رشته‌ی دست بتول بود

و آن جامه را ربود عدو از برت سلام!

 

بر کشتگان صحنه‌ی جان‌بازی‌ات درود!

بر زائران روضه‌ی جان‌پرورت سلام!

سلام بر مولا

ارباب بی‌کفن! به تن اطهرت سلام!

بر جسم پاره پاره، تن بی‌سرت سلام!

 

بر زخم لب گشوده‌ی پیشانی‌ات درود!

بر رگ رگ جدا شده‌ی حنجرت سلام!

 

گل‌های تازه رُست ز خون جوان تو

بر قطره قطره خون علی‌اکبرت سلام!

 

نگذاشتی که خون علی بر زمین رسد

بر احترام خون علی‌اصغرت سلام!

 

این جا فضا ز آه دل زینبت گرفت

بر ناله‌ی شکسته دل خواهرت سلام!

 

این جا شکست بغض گلوی سکینه‌ات

بر لحظه‌ای که سوخت دل دخترت سلام!

 

این جا رقیّه در دل آتش دویده است

بر اشک آن سه ساله گل پرپرت سلام!

 

این جا ز آه فاطمه، قاتل به لرزه شد

بر آه جان‌گداز دل مادرت سلام!

 

از جمع کشتگان تو، بوفاضلت جداست

بر آن شهید مانده جدا از برت سلام!

 

بر دست و چشم و پیکر سقّای تشنگان

بر خیمه‌های سوخته در آذرت سلام!

 

بر جامه‌ای که رشته‌ی دست بتول بود

و آن جامه را ربود عدو از برت سلام!

 

بر کشتگان صحنه‌ی جان‌بازی‌ات درود!

بر زائران روضه‌ی جان‌پرورت سلام!

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×