- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۶
- بازدید: ۹۰۵
- شماره مطلب: ۴۸۳۲
-
چاپ
سکینه و ذوالجناح
سکینه بانگ برآرد که: یا جواد ابى!
سوار دشت بلا چرا نیاوردى؟
کجاست راکبت؟ اى ذوالجناح! بابم را
چرا ز معرکهی کربلا نیاوردى؟
میان این همه دشمن، نهادیاش تنها
چه شد که شرط وفا را به جا نیاوردى؟
کس آب داد بر آن تشنهکام یا که نداد؟
بر این سؤال، جوابى چرا نیاوردى؟
به غیر کاکل رنگین ز خون او دیگر
چرا نشانه ز خون خدا نیاوردى؟
تو شیهه میزنى و سر به خاک میکوبى
که آن ودیعهی ما را به ما نیاوردى
«مؤیّدا»! تو مباش از عطاى ما محروم
اگر چه غیر گناه و خطا نیاوردى
-
نخل دین
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
-
تجسّم غربت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
-
لطف بى کرانه
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوهگر شده خورشید طلعتش
-
ساقۀ عرش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
سکینه و ذوالجناح
سکینه بانگ برآرد که: یا جواد ابى!
سوار دشت بلا چرا نیاوردى؟
کجاست راکبت؟ اى ذوالجناح! بابم را
چرا ز معرکهی کربلا نیاوردى؟
میان این همه دشمن، نهادیاش تنها
چه شد که شرط وفا را به جا نیاوردى؟
کس آب داد بر آن تشنهکام یا که نداد؟
بر این سؤال، جوابى چرا نیاوردى؟
به غیر کاکل رنگین ز خون او دیگر
چرا نشانه ز خون خدا نیاوردى؟
تو شیهه میزنى و سر به خاک میکوبى
که آن ودیعهی ما را به ما نیاوردى
«مؤیّدا»! تو مباش از عطاى ما محروم
اگر چه غیر گناه و خطا نیاوردى