- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۶
- بازدید: ۴۷۰
- شماره مطلب: ۴۸۱۸
-
چاپ
خیمۀ محرّم
خیمه زد تا که محرّم به عزاى تو، حسین!
در سر مرد و زن افتاد هواى تو، حسین!
باز با یاد لب تشنهات، ای چشمهی فیض!
موج در دیده زند اشک براى تو، حسین!
اى همه هستى خود کرده فداى اسلام!
هستى امّت اسلام فداى تو، حسین!
هر رسولى که به هر مهلکه از پاىْ نشست
دست افکنده به دامان ولاى تو، حسین!
یاورانت همه آیینهی مهرت بودند
آه! بشکست ز سنگ، آینههاى تو، حسین!
اگر افتاد لواى تو به خون، روز نبرد
آهِ هر سوخته جانى است لواى تو، حسین!
هست بوسیدن و بوییدن رخسار غلام
نقشى از خاطرهی کرببلاى تو، حسین!
بیشتر از همه خسران ببرد روز جزا
هر کسى سر نکند عمر به پاى تو، حسین!
منگر اى دوست! «مؤیّد» که بُوَد، حالش چیست
این قدر هست که سوزد به عزاى تو، حسین!
-
نخل دین
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
-
تجسّم غربت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
-
لطف بى کرانه
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوهگر شده خورشید طلعتش
-
ساقۀ عرش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
خیمۀ محرّم
خیمه زد تا که محرّم به عزاى تو، حسین!
در سر مرد و زن افتاد هواى تو، حسین!
باز با یاد لب تشنهات، ای چشمهی فیض!
موج در دیده زند اشک براى تو، حسین!
اى همه هستى خود کرده فداى اسلام!
هستى امّت اسلام فداى تو، حسین!
هر رسولى که به هر مهلکه از پاىْ نشست
دست افکنده به دامان ولاى تو، حسین!
یاورانت همه آیینهی مهرت بودند
آه! بشکست ز سنگ، آینههاى تو، حسین!
اگر افتاد لواى تو به خون، روز نبرد
آهِ هر سوخته جانى است لواى تو، حسین!
هست بوسیدن و بوییدن رخسار غلام
نقشى از خاطرهی کرببلاى تو، حسین!
بیشتر از همه خسران ببرد روز جزا
هر کسى سر نکند عمر به پاى تو، حسین!
منگر اى دوست! «مؤیّد» که بُوَد، حالش چیست
این قدر هست که سوزد به عزاى تو، حسین!