مشخصات شعر

گواه دوستى

اى که نور مهر و ماهى! دوستت دارم حسین!

 مظهر لطف الهى؛ دوستت دارم حسین!

 

هستى من را خدا با مهر تو پیوسته است

 یا بخواهى یا نخواهى، دوستت دارم حسین!

 

تا شنیدم دوست می‌دارى غلام خویش را

 با وجود روسیاهى، دوستت دارم حسین!

 

هر کجا نام تو آید می‌رود تاب از کفم

 من چه گویم؟ خود گواهى، دوستت دارم حسین!

 

گر بخوانى با کلامى در رهت جان می‌دهم

 ور برانى با نگاهى، دوستت دارم حسین!

 

آن چنان خوبى که هر بد بسته بر لطفت امید

 شرمگین از هر گناهى، دوستت دارم حسین!

 

اى که خواندت «رحمه للعالمین»، فُلک نجات!

 تا که جویم بر تو راهى، دوستت دارم حسین!

 

بر تو گر رو کرده‌ام دارم امید مرحمت

 تا به من بخشى پناهى، دوستت دارم حسین!

 

کرده‌ام با هر زبانى بر جلالت اعتراف

 گفته‌ام در هر نگاهى، دوستت دارم حسین!

 

باز هم گوید «مؤیّد» با لسان نارسا:

گر بخواهى ور نخواهى، دوستت دارم حسین!

 

گواه دوستى

اى که نور مهر و ماهى! دوستت دارم حسین!

 مظهر لطف الهى؛ دوستت دارم حسین!

 

هستى من را خدا با مهر تو پیوسته است

 یا بخواهى یا نخواهى، دوستت دارم حسین!

 

تا شنیدم دوست می‌دارى غلام خویش را

 با وجود روسیاهى، دوستت دارم حسین!

 

هر کجا نام تو آید می‌رود تاب از کفم

 من چه گویم؟ خود گواهى، دوستت دارم حسین!

 

گر بخوانى با کلامى در رهت جان می‌دهم

 ور برانى با نگاهى، دوستت دارم حسین!

 

آن چنان خوبى که هر بد بسته بر لطفت امید

 شرمگین از هر گناهى، دوستت دارم حسین!

 

اى که خواندت «رحمه للعالمین»، فُلک نجات!

 تا که جویم بر تو راهى، دوستت دارم حسین!

 

بر تو گر رو کرده‌ام دارم امید مرحمت

 تا به من بخشى پناهى، دوستت دارم حسین!

 

کرده‌ام با هر زبانى بر جلالت اعتراف

 گفته‌ام در هر نگاهى، دوستت دارم حسین!

 

باز هم گوید «مؤیّد» با لسان نارسا:

گر بخواهى ور نخواهى، دوستت دارم حسین!

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×