- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۸/۱۳
- بازدید: ۳۰۷۸
- شماره مطلب: ۴۶۷
-
چاپ
غزل بی سر
شاید تو خواستی غزلی را که نذر توست
اینگونه زخم خورده و بی سر بیاورم
یک قطعه خواندی از روی نی، شاعرت شدم
آن قطعه را نشد به غزل دربیاورم
یک پرده خواندی از روی نی، آتشم زدی
این شعله را چگونه به دفتر بیاورم
با حنجر تو کاری اگر خنجری نداشت
کاری نداشت واژۀ بهتر بیاورم
وقف تو اشکها و غزلهام، تا اگر
گفتی گواه عشق بیاور، بیاورم
فصل عزا تمام شد؛ اما چگونه من
پیراهن عزای تو را دربیاورم
تا میوزید نام تو پر میکشید دل
چیزی نمانده بود که پر دربیاورم
نزدیک بود در تب گودال قتلگاه
از عرش ربنای تو سردربیاورم
با اشک آمدم به وداعت که لااقل
آبی برایت این دم آخر بیاورم
این واژهها به کار رثایت نیامدند
با زخمهای تو چه برابر بیاورم؟
آخر نشد که آب برایت بیاورند؟
این روضه را گذاشتم آخر بیاورم
امسال هم دعای فرج، بی جواب ماند
من میروم برای تو یاور بیاورم
قرآن بخوان که گوش دلم با صدای توست
این بیت هم، سر غزلی که فدای توست
-
تو سایه بر سر داشتی، دیگر نداری
هر روز میسوزی و خاکستر نداری
تو سایه بر سر داشتی، دیگر نداری
«خورشید بر نی بود» و حق داری بسوزی
دیدی به جز او سایهای بر سر نداری
برگشتهای؛ این را کسی باور نمیکرد
برگشتهای؛ این را خودت باور نداری
-
این اربعین به لطف خدا کربلاییام
این روزها پر از تب مولا کجاییام
اما هنوز کوفهای از بی وفاییام
ای زخمی از دوروییمن! دوست دارمت
در گیرودار تیرگی و روشناییام
-
باید بروم زود خودم را برسانم
از مکه خبر آمده داغ است خبرها
باید برسانند پدرها به پسرها
از مکه خبر آمده از رکن یمانی
نزدیک اذان ناله بلند است سحرها
غزل بی سر
شاید تو خواستی غزلی را که نذر توست
اینگونه زخم خورده و بی سر بیاورم
یک قطعه خواندی از روی نی، شاعرت شدم
آن قطعه را نشد به غزل دربیاورم
یک پرده خواندی از روی نی، آتشم زدی
این شعله را چگونه به دفتر بیاورم
با حنجر تو کاری اگر خنجری نداشت
کاری نداشت واژۀ بهتر بیاورم
وقف تو اشکها و غزلهام، تا اگر
گفتی گواه عشق بیاور، بیاورم
فصل عزا تمام شد؛ اما چگونه من
پیراهن عزای تو را دربیاورم
تا میوزید نام تو پر میکشید دل
چیزی نمانده بود که پر دربیاورم
نزدیک بود در تب گودال قتلگاه
از عرش ربنای تو سردربیاورم
با اشک آمدم به وداعت که لااقل
آبی برایت این دم آخر بیاورم
این واژهها به کار رثایت نیامدند
با زخمهای تو چه برابر بیاورم؟
آخر نشد که آب برایت بیاورند؟
این روضه را گذاشتم آخر بیاورم
امسال هم دعای فرج، بی جواب ماند
من میروم برای تو یاور بیاورم
قرآن بخوان که گوش دلم با صدای توست
این بیت هم، سر غزلی که فدای توست
اجر همگی با آقا امام حسین (ع) ... التماس دعا