- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۱۰
- بازدید: ۱۳۸۹
- شماره مطلب: ۴۶۱۴
-
چاپ
منای ذبیحان
یادم آمد باز دشت کربلا
آه! آه! از سرگذشت کربلا
کربلا یعنی ذبیحان را منا
غرقه در خون در وی آل مصطفی
کربلا یعنی مقام قُرب حق
چیده در وی نقد جان اندر طبق
کربلا یعنی شهیدان را مقام
خفته در وی، سروهای خوشخرام
گر ز هر پیغمبری گویم سخن
منتهی در کربلا خواهد شدن
سوخت چشمم از غم شاه شهید
بار این غم تا به کی بتْوان کشید؟
قلب من، نرد محبّت چون بباخت
قصّهی بییاریاش جانم گداخت
چون که ذکر روز عاشورا کنم
ز اشک خونین، محشری بر پا کنم
چشم «گریان» همچو ابر نوبهار
روز و شب گرید از این غم، زارزار
منای ذبیحان
یادم آمد باز دشت کربلا
آه! آه! از سرگذشت کربلا
کربلا یعنی ذبیحان را منا
غرقه در خون در وی آل مصطفی
کربلا یعنی مقام قُرب حق
چیده در وی نقد جان اندر طبق
کربلا یعنی شهیدان را مقام
خفته در وی، سروهای خوشخرام
گر ز هر پیغمبری گویم سخن
منتهی در کربلا خواهد شدن
سوخت چشمم از غم شاه شهید
بار این غم تا به کی بتْوان کشید؟
قلب من، نرد محبّت چون بباخت
قصّهی بییاریاش جانم گداخت
چون که ذکر روز عاشورا کنم
ز اشک خونین، محشری بر پا کنم
چشم «گریان» همچو ابر نوبهار
روز و شب گرید از این غم، زارزار