مشخصات شعر

تقدیم به امام سجاد (ع)

مانده ام از کجا شروع کنم، پای شعرم به درد زنجیر است
واژه‌هایم به گریه افتادند، چه شروعی! چقدر دلگیر است!


یک طرف بوی درد می آید، بستری غرق در ستاره شده
یک طرف بوی خون و خاکستر، همه جا ازدحام شمشیر است


آتش افتاده بر دل صحرا، دارد از التهاب می‌سوزد
همه جا می‌شود عطش باران، آب از آب بودنش سیر است


زل زده آسمان به قلب زمین، بوی خورشید تازه می‌آید
نبض تاریخ تندتر شده است، لحظه‌ای بعد ظهر تقدیر است


چه بگویم خدا؟! زبانم لال، قلم اینجای شعر می‌شکند
هر طرف می‌
رود تنی بی سر، زیر آوار نیزه و تیر است


به کجا می‌برید سرها را؟ امْ حَسِبْتَ! صدای صوت کیست؟
سنگ‌ها لحظه‌ای سکوت کنید، ضربه‌هاتان بدون تأثیر است


بدرقه می‌کنید با آتش، تا کجا کودکان غم زده را
آی مردم! چگونه می‌خوابید؟ قهرمانی اسیر زنجیر است


از لبش ذوالفقار می‌جوشد، تیزتر از همیشه‌های خودش
کربلا زنده می‌شود با او، خواب شیطان بدون تعبیر است

تقدیم به امام سجاد (ع)

مانده ام از کجا شروع کنم، پای شعرم به درد زنجیر است
واژه‌هایم به گریه افتادند، چه شروعی! چقدر دلگیر است!


یک طرف بوی درد می آید، بستری غرق در ستاره شده
یک طرف بوی خون و خاکستر، همه جا ازدحام شمشیر است


آتش افتاده بر دل صحرا، دارد از التهاب می‌سوزد
همه جا می‌شود عطش باران، آب از آب بودنش سیر است


زل زده آسمان به قلب زمین، بوی خورشید تازه می‌آید
نبض تاریخ تندتر شده است، لحظه‌ای بعد ظهر تقدیر است


چه بگویم خدا؟! زبانم لال، قلم اینجای شعر می‌شکند
هر طرف می‌
رود تنی بی سر، زیر آوار نیزه و تیر است


به کجا می‌برید سرها را؟ امْ حَسِبْتَ! صدای صوت کیست؟
سنگ‌ها لحظه‌ای سکوت کنید، ضربه‌هاتان بدون تأثیر است


بدرقه می‌کنید با آتش، تا کجا کودکان غم زده را
آی مردم! چگونه می‌خوابید؟ قهرمانی اسیر زنجیر است


از لبش ذوالفقار می‌جوشد، تیزتر از همیشه‌های خودش
کربلا زنده می‌شود با او، خواب شیطان بدون تعبیر است

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×