- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۷
- بازدید: ۹۶۱
- شماره مطلب: ۴۳۶۷
-
چاپ
کوثر و تسنیم
در این ماتم، خلیل از دیده خون بارید، آذر هم
به داغ این «ذبیح اللَّه» مسلمان سوخت، کافر هم
شگفتی نایدت بینی چو در خون، دامن گیتی
کز این سوگ، آسمان افشانْد، خون از دیده، اختر هم
به سوگ فخر عالم از بنی جان وز بنی آدم
ز افغان شش جهت ماتمسرا شد، هفت کشور هم
مکید آن تاجدار مُلک دین تا از عطش، خاتم
ز دست و فرق جم، انگشتری افتاد و افسر هم
به خونش تا قبا شد، لعلگون دستار گلناری
به باغ خلد، زهرا جامه نیلی کرد، معجر هم
ز تاب تشنگی تا شد شبهگون، لعل سیرابش
علی زد جامه اندر اشکِ یاقوتی، پیمبر هم
چو فرق کوکب برج اسد از کین، دو پیکر شد
ز سر بشْکافت فرق صاحب تیغ دو پیکر هم
چو نقد ساقی کوثر، زبان از تشنگی خایید
به کام انبیا، تسنیم، خون گردید، کوثر هم
مکافات، این عمل را برنتابد، وسعت گیتی
چه جای وسعت گیتی؟ که بس تنگ است، محشر هم
فلک! آل نبی را جا کجا زیبد به ویرانه؟
نه آخر غیر این ویرانه بودت، جای دیگر هم؟
ز ابر دیده «یغما»! برق آه ار باز ننْشانی
زنی تا چشم بر هم، خامه خواهد سوخت، دفتر هم
کوثر و تسنیم
در این ماتم، خلیل از دیده خون بارید، آذر هم
به داغ این «ذبیح اللَّه» مسلمان سوخت، کافر هم
شگفتی نایدت بینی چو در خون، دامن گیتی
کز این سوگ، آسمان افشانْد، خون از دیده، اختر هم
به سوگ فخر عالم از بنی جان وز بنی آدم
ز افغان شش جهت ماتمسرا شد، هفت کشور هم
مکید آن تاجدار مُلک دین تا از عطش، خاتم
ز دست و فرق جم، انگشتری افتاد و افسر هم
به خونش تا قبا شد، لعلگون دستار گلناری
به باغ خلد، زهرا جامه نیلی کرد، معجر هم
ز تاب تشنگی تا شد شبهگون، لعل سیرابش
علی زد جامه اندر اشکِ یاقوتی، پیمبر هم
چو فرق کوکب برج اسد از کین، دو پیکر شد
ز سر بشْکافت فرق صاحب تیغ دو پیکر هم
چو نقد ساقی کوثر، زبان از تشنگی خایید
به کام انبیا، تسنیم، خون گردید، کوثر هم
مکافات، این عمل را برنتابد، وسعت گیتی
چه جای وسعت گیتی؟ که بس تنگ است، محشر هم
فلک! آل نبی را جا کجا زیبد به ویرانه؟
نه آخر غیر این ویرانه بودت، جای دیگر هم؟
ز ابر دیده «یغما»! برق آه ار باز ننْشانی
زنی تا چشم بر هم، خامه خواهد سوخت، دفتر هم