- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۷
- بازدید: ۸۹۲
- شماره مطلب: ۴۳۵۰
-
چاپ
فتنۀ خزان
به زیر سمّ ستوران چو گشت نرم، تنش
به جا نماند تنی بهر جامه یا کفنش
گرفت پیرهن کهنه و به تن پوشید
که آفتاب نتابد به نازنین بدنش
چه کرده بود حسین علی به دشمن دون
که بُرد از تن مجروح، کهنه پیرهنش
فلک ز آتش کین، سوخت بوستان رسول
ز باد فتنه، خزان کرد صد گل از چمنش
ز تیر و نیزه و خنجر ز چوب و سنگ جفا
کفن نموده، شگفتا! به جسم ممتحنش
سرش به نیزه، عیالش اسیر کوفه و شام
هزار پاره تن و روی خاک شد وطنش
به طشت زر، بنهادند پیش روی یزید
سری که آیۀ قرآن برون شد از دهنش
به تیغ، دست سلیمان برید، بهر نگین
«بنایی»! از چه فلک داد، دست اهرمنش؟
-
مناجات حضرت سیدالشهدا (ع) در گودال قتلگاه
ای خوش آن عاشق که یارش در بر است
پای تا سر محو روی دلبر است
ای خوش آن عاشق که اندر کوی یار
جان سپارد در خم ابروی یار
-
هجوم لشکر به جانب خیمهگاه و توجه امام به ایشان
بانگ واویلا شد از اهل حرم
تا به عرش کبریایی دم به دم
لشکر اندر شیون و طفلان غمین
نالۀ زینب شنیدی شاه دین
-
شهادت حضرت علی اصغر (ع) روی دست پدر بزرگوار
باز میخواهم به مستی سر کنم
روی طبع خویش را زیور کنم
طفل طبعم چون گران جانی کند
دیده بهرش مهد جنبانی کند
-
به امداد آمدن عرشیان و فرشیان جهت آن بزرگوار
ای خوش آن مستی که مست دلبر است
از وصال دوست عشقش بر سر است
ای خوش آن مردی که در میدان عشق
جان دهد اندر ره جانان عشق
فتنۀ خزان
به زیر سمّ ستوران چو گشت نرم، تنش
به جا نماند تنی بهر جامه یا کفنش
گرفت پیرهن کهنه و به تن پوشید
که آفتاب نتابد به نازنین بدنش
چه کرده بود حسین علی به دشمن دون
که بُرد از تن مجروح، کهنه پیرهنش
فلک ز آتش کین، سوخت بوستان رسول
ز باد فتنه، خزان کرد صد گل از چمنش
ز تیر و نیزه و خنجر ز چوب و سنگ جفا
کفن نموده، شگفتا! به جسم ممتحنش
سرش به نیزه، عیالش اسیر کوفه و شام
هزار پاره تن و روی خاک شد وطنش
به طشت زر، بنهادند پیش روی یزید
سری که آیۀ قرآن برون شد از دهنش
به تیغ، دست سلیمان برید، بهر نگین
«بنایی»! از چه فلک داد، دست اهرمنش؟