مشخصات شعر

سیزده آیه

این گُلِ تَر ز چه باغی است؟ که لب خشکیده‌ است

نوشکفته است و به هر غنچه، لبش خندیده است

 

روبه‌رو هم‌چو دو مصراع، دو ابرویش بین

شاه‌بیت است و حق از شعر حَسن، بگْزیده است

 

دید چون مشتری‌اش، ماه شب چاردهم

«سیزده بار زمین، دور قدش گردیده است»[i]

 

عازم بزم وصال است و حَسن نیست، دریغ!

تا که در حُسن ببیند، چه بساطی چیده است

 

سیزده آیه فقط سورۀ عمرش دارد

نام اخلاص بر این سوره، وفا بخشیده است

 

حسرتِ پاش به چشمان رکاب است، هنوز

این نهالی است که بر سَرو، قدش بالیده است

 

سینه شد مِجمر و اِسپند ز دل، مادر ریخت

تا قیامت‌قد خود دید، کفن پوشیده است

 

گفت: شرمندۀ احسان عمویم، همه عمر

او که پیش از پسر خویش، مرا بوسیده است

 

تن چاکش به حَرَم بُرد عمو، عمّه بگفت:

خشک، آن دست! که این لالۀ تَر را چیده است

 

 


[i]. این مصراع وامی از «حیدر منصوری» است.    (ص 279) 

سیزده آیه

این گُلِ تَر ز چه باغی است؟ که لب خشکیده‌ است

نوشکفته است و به هر غنچه، لبش خندیده است

 

روبه‌رو هم‌چو دو مصراع، دو ابرویش بین

شاه‌بیت است و حق از شعر حَسن، بگْزیده است

 

دید چون مشتری‌اش، ماه شب چاردهم

«سیزده بار زمین، دور قدش گردیده است»[i]

 

عازم بزم وصال است و حَسن نیست، دریغ!

تا که در حُسن ببیند، چه بساطی چیده است

 

سیزده آیه فقط سورۀ عمرش دارد

نام اخلاص بر این سوره، وفا بخشیده است

 

حسرتِ پاش به چشمان رکاب است، هنوز

این نهالی است که بر سَرو، قدش بالیده است

 

سینه شد مِجمر و اِسپند ز دل، مادر ریخت

تا قیامت‌قد خود دید، کفن پوشیده است

 

گفت: شرمندۀ احسان عمویم، همه عمر

او که پیش از پسر خویش، مرا بوسیده است

 

تن چاکش به حَرَم بُرد عمو، عمّه بگفت:

خشک، آن دست! که این لالۀ تَر را چیده است

 

 


[i]. این مصراع وامی از «حیدر منصوری» است.    (ص 279) 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×