- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۵
- بازدید: ۱۸۲۴۹
- شماره مطلب: ۴۰۱۰
-
چاپ
بوی کربلا
امشب عجیب خوشدلم، از بوی کربلا
دارد حسین میوزد، از سوی کربلا
بانگ علی، دوباره مرا زنده کرده است
انگار زینب است، سخنگوی کربلا
زیباست کربلا، همه در چشم کاروان
خون میچکد اگر چه ز گیسوی کربلا
آمد وَ بیتوجّه ما، دلشکسته رفت
شرمندهایم تا ابد، از روی کربلا
غسلی در اشک کن وَ بیا، جای صبر نیست
جاری است بر غبار زمین، جوی کربلا
بیهوده بر مزار زمان، های و هو نکن
جز «هو» نبود، پشت هیاهوی کربلا
دارد حسین میشود امشب دلم که باز
دارد حسین میوزد، از سوی کربلا
-
ز گهواره تا گور
چو آن روز روز سیاهی نبود
که فرصت به قدر نگاهی نبود
گلوی تو در کربلا درس گفت
ز گهواره تا گور راهی نبود
-
بعید نیست شغالان به شهر پای نهند
دگر چه باغ و درختی؟ بهار اگر برود
چه بهره از دل دیوانه؟ یار اگر برود
حجاز، بر قدِ سروِ که تکیه خواهد کرد؟
به سوی دشت طف آن کوهسار اگر برود
-
به بوی گندم ری، در تنور کربلا ماندیم
سبو افتاد، او افتاد، ما ماندیم، واماندیم
روان شد خون او بر ریگ صحرا، رفت، جا ماندیم
فرو رفتیم تا گردن به سودای سرابی دور
به بوی گندم ری، در تنور کربلا ماندیم
بوی کربلا
امشب عجیب خوشدلم، از بوی کربلا
دارد حسین میوزد، از سوی کربلا
بانگ علی، دوباره مرا زنده کرده است
انگار زینب است، سخنگوی کربلا
زیباست کربلا، همه در چشم کاروان
خون میچکد اگر چه ز گیسوی کربلا
آمد وَ بیتوجّه ما، دلشکسته رفت
شرمندهایم تا ابد، از روی کربلا
غسلی در اشک کن وَ بیا، جای صبر نیست
جاری است بر غبار زمین، جوی کربلا
بیهوده بر مزار زمان، های و هو نکن
جز «هو» نبود، پشت هیاهوی کربلا
دارد حسین میشود امشب دلم که باز
دارد حسین میوزد، از سوی کربلا