- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۸/۰۹
- بازدید: ۲۷۳۶
- شماره مطلب: ۳۹۷
-
چاپ
بر کینههای کهنه ز حیدر اضافه شد
بر کینههای کهنه ز حیدر اضافه شد
به بغضها ز فاتح خیبر اضافه شد
تا گفت علی منم، نوۀ مرتضی علی،
دیدم که چلهچله به لشکر اضافه شد
هرکس که تیر و نیزه و شمشیر و سنگ داشت
بر حلقۀ محاصره یکسر اضافه شد
هِی تیغ و تیغ و تیغ، عجب جذر و مدی است!
هِی زخم و زخم و زخم به پیکر اضافه شد
وقتی که پهلویش هدفی راهدست شد
بر داغ او مصیبت مادر اضافه شد
یک نیزه آخر از بدن او جدا نشد
عضوی جدید بر تن اکبر اضافه شد
جز هلهله به گوش صدایی نمیرسید
که نالههای زینب مضطر اضافه شد
-
از کودکی برای غمش گریه کردهام
زینت گرفته هر سخنم با دم حسین
چون عطردان شده دهنم با دم حسین
از کودکی برای غمش گریه کردهام
تا روز مرگ سینه زنم با دم حسین
-
دل تو رفت به گودال کشتهای مظلوم
تو سرو بودی و حالا خمیدهای تنها
به دوش، بار مصیبت کشیدهای تنها
اگر که پیر شدی، علتش ز کودکی است
چهها گذشت به کوچه! چه دیدهای تنها؟
-
زینب ثانی
بانو! زبانزد است حیایی که داشتی
تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی
در آسمان حیدر و زهرا پریدهای
مهد کمال بود هوایی که داشتی
-
آهسته رو زمان ز خواهر جدا شدن
دیگر رسیده قصه به آخر... جدا شدن...
سخت است خواهری ز برادر جدا شدنبا دلهره کنون که بغل میکنی مرا
یعنی فراق، با دل مضطر جدا شدن
بر کینههای کهنه ز حیدر اضافه شد
بر کینههای کهنه ز حیدر اضافه شد
به بغضها ز فاتح خیبر اضافه شد
تا گفت علی منم، نوۀ مرتضی علی،
دیدم که چلهچله به لشکر اضافه شد
هرکس که تیر و نیزه و شمشیر و سنگ داشت
بر حلقۀ محاصره یکسر اضافه شد
هِی تیغ و تیغ و تیغ، عجب جذر و مدی است!
هِی زخم و زخم و زخم به پیکر اضافه شد
وقتی که پهلویش هدفی راهدست شد
بر داغ او مصیبت مادر اضافه شد
یک نیزه آخر از بدن او جدا نشد
عضوی جدید بر تن اکبر اضافه شد
جز هلهله به گوش صدایی نمیرسید
که نالههای زینب مضطر اضافه شد
به نظرم بهتر از این هم می تونستن شعر بگن