- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۵
- بازدید: ۷۱۶۹
- شماره مطلب: ۳۹۴۸
-
چاپ
ما و امّا
ما کربلا شنیدیم، ما کربلا ندیدیم
سرهای بیبدن را، بر نیزهها ندیدیم
وامانده، خسته، درگیر، سینه زدیم و زنجیر
زنجیرهای خون را، بر دست و پا ندیدیم
گفتیم ماه حجّ است، ماه طواف و احرام
کعبه به کربلا رفت، افسوس! ما ندیدیم
سرگرم کرد ابلیس، با «رَمیِ جَمْره» ما را
رفتیم سوی مروه، امّا صفا ندیدیم
خانهخدایِ کعبه، آن سال، کربلا بود
ما حاجیانِ چرخان، جز خانه را ندیدیم
ما تشنگی شنیدیم، ما تشنگی نخوردیم
دریای تشنهلب را، در نینوا ندیدیم
گودالِ قتلگاه است یا آشیانۀ وحی؟
ما حاجیانِ مُجرم، غار حرا ندیدیم
هان! ای شبیهسازان! خیلِ عَلَمبهدوشان!
امسال هم حسینی، بین شما ندیدیم
-
خلقت دوباره
کربلا به خون خود تپیدن است
جرعه جرعه مرگ را چشیدن است
کربلا صفا و مروهای شگفت
پا به پای تشنگی دویدن است
روضه نیست کربلا که بشنوی
کربـــلا سر بریده دیدن است -
کعبۀ من
دل نیست اینکه دارم، گنجینۀ غم توست
بیگانه باد با غیر، این دل که محرم توست
ورد زبانم امسال، ذکر مصیبتت بودامسال عالم من، در فکر عالم توست
-
چه سایهای!
اگر چه مادر تو، دختر پیمبر نیست
کسی حسینِ علی را، چنین برادر نیست
حسین، پیش تو، انگار در کنار علی است
کسی چنان که تو، هرگز شبیه حیدر نیست
-
احرام خون
فرمود: «مکّه مسموم»، فرمود: «مکّه سَم شد»
این خانه بار دیگر، بازار بیش و کم شد
دیشب دوباره جدّم، آمد به خوابم و گفت:
این خانه بار دیگر، جُرثومۀ صنم شد
ما و امّا
ما کربلا شنیدیم، ما کربلا ندیدیم
سرهای بیبدن را، بر نیزهها ندیدیم
وامانده، خسته، درگیر، سینه زدیم و زنجیر
زنجیرهای خون را، بر دست و پا ندیدیم
گفتیم ماه حجّ است، ماه طواف و احرام
کعبه به کربلا رفت، افسوس! ما ندیدیم
سرگرم کرد ابلیس، با «رَمیِ جَمْره» ما را
رفتیم سوی مروه، امّا صفا ندیدیم
خانهخدایِ کعبه، آن سال، کربلا بود
ما حاجیانِ چرخان، جز خانه را ندیدیم
ما تشنگی شنیدیم، ما تشنگی نخوردیم
دریای تشنهلب را، در نینوا ندیدیم
گودالِ قتلگاه است یا آشیانۀ وحی؟
ما حاجیانِ مُجرم، غار حرا ندیدیم
هان! ای شبیهسازان! خیلِ عَلَمبهدوشان!
امسال هم حسینی، بین شما ندیدیم