- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۵
- بازدید: ۱۱۹۲
- شماره مطلب: ۳۹۰۱
-
چاپ
مشخصات شعر
ماه و زهره
هم ماه مدینه است و هم زهرۀ شام
هم عمّه و هم خواهر و هم دخت امام
ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان
از جانب ما به «امّ کلثوم»، سلام
از همین شاعر
-
مهریۀ مادر
خاک قدمش آب حیات است حسین
مهریۀ مادرش فرات است حسین
غرقیم به دریای معاصی اما
شادیم که کشتی نجات است حسین
-
تقدیم به یار
تا نظر بر رخ مانند بهارت کردم
ساغری داشتم از اشک نثارت کردم
در نگاه تو، خدا را به حقیقت دیدمپیش یک جلوۀ او آینه دارت کردم
-
حسین کیست؟
حسین، لالۀ سرخی که جان معطر اوست
بهار، تا ابدیت پیام آور اوست
ز آفتاب رخش، ماه در شب تاریکعلامتی ست که روشن ز روی انور اوست
-
اشک غم
تا غرق اشک ماتم خود کردهای مرا
جاری چو قطره، در یم خود کردهای مرا
عمری بر آستان غمت، گریه میکنمتو کعبهای و زمزم خود کردهای مرا
ماه و زهره
هم ماه مدینه است و هم زهرۀ شام
هم عمّه و هم خواهر و هم دخت امام
ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان
از جانب ما به «امّ کلثوم»، سلام
مطالب برتر سایت
اولین نظر را ارسال کنید
مطالب برتر سایت