مشخصات شعر

به مناسبت روز خاتم‌بخشی امیرالمومنین علی علیه السلام به مسکین

پیر نخلستان‌نشین

از عالم بالاست بنیانی که من دارم

یعنی همین روح مسلمانی که من دارم

 

گر سجده بر تولیت آدم نمی‌کردم

آدم نمی‌شد خاک انسانی که من دارم

 

شیر حلال مادران این قبیله‌هاست

در سینه‌ام مهر فراوانی که من دارم

 

نابرده رنجی، گنج‌هایی را به ما دادند

از سفرۀ مولاست این نانی که من دارم

 

این کیست که از مقدمش خورشید می‌ریزد

آتش‌پرست اوست سلمانی که من دارم

 

در کشمکش‌های بلند ذوالفقاری‌اش

مانده است گیسوی پریشانی که من دارم

 

در خانۀ ما سفرۀ گندم مَیَندازید

دنبال نان جوست مهمانی که من دارم

 

با ما نشستن آنقدر چیز بعیدی نیست

با هر گدایی هست، سلطانی که من دارم

 

ما را به جرم عشق در بازار بفروشید

ما را به پای حیدر کرار بفروشید

 

نه میل پروازی و نه اصلاً نه بالی بود

نه حرفی از بالا نه حرفی از کمالی بود

 

باران نمی‌آمد زمین نم پس نمی‌داد و

سر تا سر شبه‌جزیره خشک‌سالی بود

 

ماها نبودیم و ندیدیم آن زمان‌ها را

یعنی نمی‌فهمیم که دنیا چه حالی بود

 

محراب‌ها ، سجاده‌ها، بی‌راهه می‌رفتند

اصلاً تمام جاده‌ها سمت خیالی بود

 

آن روزها کعبه فقط بت‌خانه‌ای بود و

بت‌ها خدا و جای ابراهیم خالی بود

 

آیا خدای بی‌علی اصلا جلالی داشت

روی زمینِ بی‌علی آیا جمالی بود

 

آن روزگاران حرفی از یارب نبود اما

در پشت کعبه صحبت موالی الموالی بود

 

از این به بعد و بعد از این دنیا علی دارد

دنیا علی دارد، نه دنیاها علی دارد

 

هم آسمان اولِ خاکی‌نشینِ ما

هم آسمان هفتم بالا علی دارد

 

رو کرد پیغمبر به سمت مردم و فرمود:

«ای اهل عالم مصطفی حالا علی دارد»

 

عشاق محتاجند اینکه مال هم باشند

آقام زهرا دارد و زهرا علی دارد

 

آتش نمی‌گیرد گلستان وجودش را

هر آن کسی که یا علی و یا علی دارد

 

غیر از دلم من هیچ چیزی را نمی‌خواهم

گرچه ندارد هیچ چیز، اما علی دارد

 

سوگند بر نام علی که شیعه در محشر

هرگز گرفتاری ندارد تا علی دارد

 

در هر زمان پیغمبری که بین راه افتاد

مهر علی‌بن‌ابی‌طالب نجاتش داد

 

این کیست که دارد پُر از پَر می‌کند ما را

در صحن ایوانش کبوتر می‌کند ما را

 

این کیست که مهرش حلال نطفه‌های ماست

با مهر خود پاک و مطهر می‌کند ما را

 

این کیست که در مسجد هر جمعۀ کوفه

دارد برای خویش منبر می‌کند ما را

 

نهج‌البلاغه می‌شود بالای منبرها

پایین منبرهاش دفتر می‌کند ما را

 

این کیست که با حرف‌های آسمانی‌اش

مقداد و سلمان و ابوذر می‌کند ما را

 

یک روز می‌آید که با چشمان دلتنگش

همسایۀ زهرای اطهر می‌کند ما را

 

دورش نمی‌اندازد آن را که مقیمش شد

خواجه اگر مولاست، قنبر می‌کند ما را

 

ما شیعۀ دور و بر مرد نجف هستیم

ما خاک پای قنبر مرد نجف هستیم

 

با نام تو در ناتوانی‌ام توانی هست

در پیری‌ام با مهر تو میل جوانی هست

 

روح تنزّل‌کرده‌ات اینقدر بالا بود

آیا برای اوج تو اصلاً مکانی هست

 

در کعبه و در خانۀ پیغمبر و در عرش

هر جا که رفتم دیدم از بالت نشانی هست

 

بالا و پایین رفتن تیغت شهیدم کرد

ابروی تو هرجا که باشد کشتگانی هست

 

میل یتیم کوفه بودن می‌کنم امشب

هرجا یتیمی هست دست مهربانی هست

 

ای پیر نخلستان‌نشینم! همنشینم باش

یک شب بیا در خانه‌ام یک تکه‌نانی هست

 

هرجا که تو قاری قرآن می‌شوی آقا

نذر لب تو بوسه‌های دوستانی هست

 

هر جا که قاری همین قرآن حسین توست

بی‌احترامی‌های چوب خیزانی هست

 

طشت طلایی بود و آه و قاری قرآن

وای از حضور خیزران، وای از لب و دندان

به مناسبت روز خاتم‌بخشی امیرالمومنین علی علیه السلام به مسکین

پیر نخلستان‌نشین

از عالم بالاست بنیانی که من دارم

یعنی همین روح مسلمانی که من دارم

 

گر سجده بر تولیت آدم نمی‌کردم

آدم نمی‌شد خاک انسانی که من دارم

 

شیر حلال مادران این قبیله‌هاست

در سینه‌ام مهر فراوانی که من دارم

 

نابرده رنجی، گنج‌هایی را به ما دادند

از سفرۀ مولاست این نانی که من دارم

 

این کیست که از مقدمش خورشید می‌ریزد

آتش‌پرست اوست سلمانی که من دارم

 

در کشمکش‌های بلند ذوالفقاری‌اش

مانده است گیسوی پریشانی که من دارم

 

در خانۀ ما سفرۀ گندم مَیَندازید

دنبال نان جوست مهمانی که من دارم

 

با ما نشستن آنقدر چیز بعیدی نیست

با هر گدایی هست، سلطانی که من دارم

 

ما را به جرم عشق در بازار بفروشید

ما را به پای حیدر کرار بفروشید

 

نه میل پروازی و نه اصلاً نه بالی بود

نه حرفی از بالا نه حرفی از کمالی بود

 

باران نمی‌آمد زمین نم پس نمی‌داد و

سر تا سر شبه‌جزیره خشک‌سالی بود

 

ماها نبودیم و ندیدیم آن زمان‌ها را

یعنی نمی‌فهمیم که دنیا چه حالی بود

 

محراب‌ها ، سجاده‌ها، بی‌راهه می‌رفتند

اصلاً تمام جاده‌ها سمت خیالی بود

 

آن روزها کعبه فقط بت‌خانه‌ای بود و

بت‌ها خدا و جای ابراهیم خالی بود

 

آیا خدای بی‌علی اصلا جلالی داشت

روی زمینِ بی‌علی آیا جمالی بود

 

آن روزگاران حرفی از یارب نبود اما

در پشت کعبه صحبت موالی الموالی بود

 

از این به بعد و بعد از این دنیا علی دارد

دنیا علی دارد، نه دنیاها علی دارد

 

هم آسمان اولِ خاکی‌نشینِ ما

هم آسمان هفتم بالا علی دارد

 

رو کرد پیغمبر به سمت مردم و فرمود:

«ای اهل عالم مصطفی حالا علی دارد»

 

عشاق محتاجند اینکه مال هم باشند

آقام زهرا دارد و زهرا علی دارد

 

آتش نمی‌گیرد گلستان وجودش را

هر آن کسی که یا علی و یا علی دارد

 

غیر از دلم من هیچ چیزی را نمی‌خواهم

گرچه ندارد هیچ چیز، اما علی دارد

 

سوگند بر نام علی که شیعه در محشر

هرگز گرفتاری ندارد تا علی دارد

 

در هر زمان پیغمبری که بین راه افتاد

مهر علی‌بن‌ابی‌طالب نجاتش داد

 

این کیست که دارد پُر از پَر می‌کند ما را

در صحن ایوانش کبوتر می‌کند ما را

 

این کیست که مهرش حلال نطفه‌های ماست

با مهر خود پاک و مطهر می‌کند ما را

 

این کیست که در مسجد هر جمعۀ کوفه

دارد برای خویش منبر می‌کند ما را

 

نهج‌البلاغه می‌شود بالای منبرها

پایین منبرهاش دفتر می‌کند ما را

 

این کیست که با حرف‌های آسمانی‌اش

مقداد و سلمان و ابوذر می‌کند ما را

 

یک روز می‌آید که با چشمان دلتنگش

همسایۀ زهرای اطهر می‌کند ما را

 

دورش نمی‌اندازد آن را که مقیمش شد

خواجه اگر مولاست، قنبر می‌کند ما را

 

ما شیعۀ دور و بر مرد نجف هستیم

ما خاک پای قنبر مرد نجف هستیم

 

با نام تو در ناتوانی‌ام توانی هست

در پیری‌ام با مهر تو میل جوانی هست

 

روح تنزّل‌کرده‌ات اینقدر بالا بود

آیا برای اوج تو اصلاً مکانی هست

 

در کعبه و در خانۀ پیغمبر و در عرش

هر جا که رفتم دیدم از بالت نشانی هست

 

بالا و پایین رفتن تیغت شهیدم کرد

ابروی تو هرجا که باشد کشتگانی هست

 

میل یتیم کوفه بودن می‌کنم امشب

هرجا یتیمی هست دست مهربانی هست

 

ای پیر نخلستان‌نشینم! همنشینم باش

یک شب بیا در خانه‌ام یک تکه‌نانی هست

 

هرجا که تو قاری قرآن می‌شوی آقا

نذر لب تو بوسه‌های دوستانی هست

 

هر جا که قاری همین قرآن حسین توست

بی‌احترامی‌های چوب خیزانی هست

 

طشت طلایی بود و آه و قاری قرآن

وای از حضور خیزران، وای از لب و دندان

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×