- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۴
- بازدید: ۲۲۳۸
- شماره مطلب: ۳۸۱۹
-
چاپ
ماه محرّم
رسیده ماه محرّم، جهان، سیهگون[1] شد
ز غصّۀ شه دین، حالتم دگرگون شد
ز جعد کاکل اکبر، نسیمِ مُشکآمیز
رساند باد صبا، چشم و دل پُر از خون شد
دلا! سلام ز لیلا رسان به سوی علی
بگو که مادر دلخستۀ تو مجنون شد
ز خون، خضاب نمودی چو دست و پای شریف
به پای سرو قدت، دیدهام چو جیحون شد
برای آب، چو لعل لب تو گشت کبود
دلم ز حسرت آن لعل تو پُر از خون شد
به جای حجله چو در خاک کربلا خفتی
ز داغِ لالۀ روی تو، خاک، گلگون شد
شها! نپرسی با این همه مصیبتها
که حالت دل «فرخندۀ» شما چون شد؟
[1]. قافیه، ایطای جلی دارد و آن از عیوب قافیه است که تکرار جزء دوم کلمۀ قافیه کاملاً آشکار باشد.
-
اشک بر حسین
دارم از هجر رخت دیده چو رود جیحون
قلب بشْکسته، پُر اندوه؛ جگر، دجلۀ خون
آنقدر گریه کنم از غمت، ای شاه شهید!
تا دل خون شده از دیدهام آید بیرون
-
بارگاه حسین
زمین کرببلا شد چو خوابگاه حسین
گذشت از حرم کعبه، بارگاه حسین
امیدوار چنانم که روز رستاخیز
مرا خدای دهد جای در پناه حسین
-
مدح حضرت علیاکبر (ع)
دلم سیّار دشت کربلا شد
گرفتار شه گلگون قبا شد
تپیدی مرغ دل اندر بر من
فتاده شوق اکبر بر سر من
-
زبانحال حضرت فاطمه صغری (س)
چه شود اگر گذر، ای صبا! تو به سوی کرببلا کنی؟[1]
چو رسی به دشت بلا ز من، تو به اکبرم گلهها کنی
ز منِ شکستهدل، ای صبا! تو بگو به اکبر باوفا
چه شود که ای شه مهلقا! «نظری به جانب ما کنی؟»
ماه محرّم
رسیده ماه محرّم، جهان، سیهگون[1] شد
ز غصّۀ شه دین، حالتم دگرگون شد
ز جعد کاکل اکبر، نسیمِ مُشکآمیز
رساند باد صبا، چشم و دل پُر از خون شد
دلا! سلام ز لیلا رسان به سوی علی
بگو که مادر دلخستۀ تو مجنون شد
ز خون، خضاب نمودی چو دست و پای شریف
به پای سرو قدت، دیدهام چو جیحون شد
برای آب، چو لعل لب تو گشت کبود
دلم ز حسرت آن لعل تو پُر از خون شد
به جای حجله چو در خاک کربلا خفتی
ز داغِ لالۀ روی تو، خاک، گلگون شد
شها! نپرسی با این همه مصیبتها
که حالت دل «فرخندۀ» شما چون شد؟
[1]. قافیه، ایطای جلی دارد و آن از عیوب قافیه است که تکرار جزء دوم کلمۀ قافیه کاملاً آشکار باشد.