مشخصات شعر

حتّی دل فرشته برایش گرفته بود

در آن سحر، خرابه هوایش گرفته بود
حتّی دل فرشته برایش گرفته بود
      
با آستین پارۀ پیراهن خودش
جبریل را به زیر کسایش گرفته بود
      
از ابتدای شب که خودش را به خواب زد
معلوم بود آن که دعایش گرفته بود
      
حتماً نزول می‌کند آیات تازه‌ای
با چلّه‌ای که بین حرایش گرفته بود
      
مشغول ذکر نافله‌اش شد ولی کجاست؟
آن چادری که عمّه برایش گرفته بود

حتّی دل فرشته برایش گرفته بود

در آن سحر، خرابه هوایش گرفته بود
حتّی دل فرشته برایش گرفته بود
      
با آستین پارۀ پیراهن خودش
جبریل را به زیر کسایش گرفته بود
      
از ابتدای شب که خودش را به خواب زد
معلوم بود آن که دعایش گرفته بود
      
حتماً نزول می‌کند آیات تازه‌ای
با چلّه‌ای که بین حرایش گرفته بود
      
مشغول ذکر نافله‌اش شد ولی کجاست؟
آن چادری که عمّه برایش گرفته بود

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×