- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۲/۰۲
- بازدید: ۶۰۷۳
- شماره مطلب: ۳۶۰۴
-
چاپ
سرا پردۀ حجاب
قدیسۀ مکرمه بانوی آفتاب
مستورۀ عفیفه، سراپردۀ حجاب
مهتاب آسمان ادب در محاق نور
سایهنشین عرش علی روی بال محور
روح رشیدهای که نجابت سرشت اوست
فرش حصیر خانۀ مولا بهشت اوست
تا در حریم امن ولا پا گذاشته است
پا جای پای حضرت زهرا گذاشته است
رنگ خدا بگیرد از او نور هر سحر
چادر نماز فاطمه را سر کند اگر
عطرِ شبیه یاس پراکنده میکند
مانند فاطمه به علی خنده میکند
ما که بیانمان به مقامش نمیرسد
حتی گمانمان به مقامش نمیرسد
تنها شنیدهایم که او همسر علی است
یا بهتر اینکه فاطمۀ دیگر علی است
آن لحظههای سمت خدا پر کشیدنش
از بچههای فاطمه مادر شنیدنش
از لحظههای خاطرهانگیز خلقت است
زیباترین تصور عشق از محبت است
ماه علی به نافلههای شب است او
سنگ صبور درد دل زینب است او
از بس که نام فاطمه نزدش مقام داشت
خیلی زیاد پیش حسن احترام داشت
آمد کنیز حضرت حبلالمتین شود
زهرا اراده کرد که امّالبنین شود
از دامنش که دامنۀ عرش سرمد است
یک ماه و سه ستارۀ قدسی برآمده است
شب زلف و چشم و خال لب سه ستارهاش
صبح آیۀ کرامتی از ماه پارهاش
تنها نه بر کتاب شهامت مقدمه است
پروردگار هیبت طوفان علقمه است
بر قلۀ غیور وفا اوج میدهد
دریای عشق را نفسش موج میدهد
از آسمان کرامت دستش فراتر است
گنجینۀ منورۀ چار گوهر است
یاقوت و درّ و گوهر و الماس آفرین
صد آفرین به حضرت عباس، آفرین
عباس آفرید چه شیری عجب یلی
آئینۀ ابهت مردانۀ علی
آنکه توجه همه را جلب میکند
با یک نگاه معجزه در قلب میکند
آن ماورای حد تصور شهامتش
آنکه شکسته پشت حسین از شهادتش
پیوند خورده با شرف و شوکت از ازل
تندیس اقتدار خداوند لم یزل
ایمان اسیر سیطرۀ پاک سیرتش
چشم یقین به عمق نفوذ بصیرتش
مردی که جنس معرفتش جور دیگری است
بوی نماز میدهد از بس که حیدری است
روحش بنا به اصل ولایت بنا شده
او با حسین قبل خودش آشنا شده
ذاتاً مطیع محض فرامین مقتداست
وقت نفس کشیدن خود هم در اقتداست
این تربیت نشانۀ تدبیر مادر است
شیر عرب شدن اثر شیر مادر است
-
گداهای گرفتار
وقتی همه جا شهره به عنوان تو باشیم
باید که فقط ریزهخور خوان تو باشیم
دامن نکش از دست گداهای گرفتار
بگذار کمی دست به دامان تو باشیم
-
بابای با محبّتم! انگشترت کجاست؟
آرام جان خستهدلان، پیکرت کجاست؟
جانم به لب رسیده پدر جان، سرت کجاست؟
جسمت اسیر فتنۀ یغماگران شده
پیراهن امانتی مادرت کجاست؟
-
ماه زیبای کفن پوش
لاله سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بی سبب نیست که اینگونه معطر شدهای
دشت را از شرر داغ دلت سوزاندیراستی باغی از آلالۀ پرپر شدهای
-
شروع تلاطم
آن شب سپهرِ دیدهی او، پُر ستاره بود
داغ نهفته در جگرش، بیشماره بود
در قاب خونگرفتهی چشمان خستهاش
عکس سر بریده و یک حلق پاره بود
سرا پردۀ حجاب
قدیسۀ مکرمه بانوی آفتاب
مستورۀ عفیفه، سراپردۀ حجاب
مهتاب آسمان ادب در محاق نور
سایهنشین عرش علی روی بال محور
روح رشیدهای که نجابت سرشت اوست
فرش حصیر خانۀ مولا بهشت اوست
تا در حریم امن ولا پا گذاشته است
پا جای پای حضرت زهرا گذاشته است
رنگ خدا بگیرد از او نور هر سحر
چادر نماز فاطمه را سر کند اگر
عطرِ شبیه یاس پراکنده میکند
مانند فاطمه به علی خنده میکند
ما که بیانمان به مقامش نمیرسد
حتی گمانمان به مقامش نمیرسد
تنها شنیدهایم که او همسر علی است
یا بهتر اینکه فاطمۀ دیگر علی است
آن لحظههای سمت خدا پر کشیدنش
از بچههای فاطمه مادر شنیدنش
از لحظههای خاطرهانگیز خلقت است
زیباترین تصور عشق از محبت است
ماه علی به نافلههای شب است او
سنگ صبور درد دل زینب است او
از بس که نام فاطمه نزدش مقام داشت
خیلی زیاد پیش حسن احترام داشت
آمد کنیز حضرت حبلالمتین شود
زهرا اراده کرد که امّالبنین شود
از دامنش که دامنۀ عرش سرمد است
یک ماه و سه ستارۀ قدسی برآمده است
شب زلف و چشم و خال لب سه ستارهاش
صبح آیۀ کرامتی از ماه پارهاش
تنها نه بر کتاب شهامت مقدمه است
پروردگار هیبت طوفان علقمه است
بر قلۀ غیور وفا اوج میدهد
دریای عشق را نفسش موج میدهد
از آسمان کرامت دستش فراتر است
گنجینۀ منورۀ چار گوهر است
یاقوت و درّ و گوهر و الماس آفرین
صد آفرین به حضرت عباس، آفرین
عباس آفرید چه شیری عجب یلی
آئینۀ ابهت مردانۀ علی
آنکه توجه همه را جلب میکند
با یک نگاه معجزه در قلب میکند
آن ماورای حد تصور شهامتش
آنکه شکسته پشت حسین از شهادتش
پیوند خورده با شرف و شوکت از ازل
تندیس اقتدار خداوند لم یزل
ایمان اسیر سیطرۀ پاک سیرتش
چشم یقین به عمق نفوذ بصیرتش
مردی که جنس معرفتش جور دیگری است
بوی نماز میدهد از بس که حیدری است
روحش بنا به اصل ولایت بنا شده
او با حسین قبل خودش آشنا شده
ذاتاً مطیع محض فرامین مقتداست
وقت نفس کشیدن خود هم در اقتداست
این تربیت نشانۀ تدبیر مادر است
شیر عرب شدن اثر شیر مادر است