- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۱
- بازدید: ۲۴۵۱
- شماره مطلب: ۳۵۴۶
-
چاپ
در سوگ امّالبنین
از این به بعد، زنی سر تکان نخواهد داد
به خاطراتِ فروخُفته، جان نخواهد داد
زنی نخواهد گفت، از شجاعتِ پسرش
هوای گریه به پیر و جوان نخواهد داد
مگر جهانی، دیگر به پا نخواهد ماند؟
مگر بَلالی، دیگر اذان نخواهد داد؟
سوی نجف بپرید ای کبوتران بقیع!
که دیگری به شما آب و دان نخواهد داد
که بعد از این، دستی در مدینه، بانویی
که نوحه میخواند را نشان نخواهد داد
زنی نخواهد نالید و در هوای حسین
از آبِ چَشمِ تَرَش دانهتان نخواهد داد
زمین، غبارِ تَنَش را به برکتِ تنِ او
از این به بَعد، به هفت آسمان نخواهد داد
بقیع، با بُغضی تازه و غمی کهنه
به چشمِ عالَم و آدم، امان نخواهد داد
دریغ و دَرد که آن اُمِّ بیبنین، پس از این
به عاشقان، خبر از عاشقان نخواهد داد
دریغ و شرم که امروز، حضرت عباس
برای مادر، دستی تکان نخواهد داد
-
به خون گریههای مدینه
اگر سحر برسد، وای اگر سحر برسد
همین که قافلۀ شام، از سفر برسد
همین که زینب، قصه به قصه مویه کندهمین که طاقت ام البنین، به سر برسد
-
سکینه بنت الحسین
مپرس حال دل داغدار و چشم ترم را
شکسته صاعقۀ تازیانه، بال و پرم را
اگر فرات به دجله بریزد و بخروشدنمینشاند، یک ذره آتش جگرم را
-
آرامش و سکینه
چنان خون میچکد از رنگ و روی دامنت، بانو
که گل شرمش میآید از گل پیراهنت، بانو
بگو بر چهرهات خون کدامین لاله پاشیدهچه پاییزی گذر کرده ز باغ دامنت، بانو؟
-
ماه و آفتاب
از ظهر تشنهای، که تو را دیده آفتاب
انگار قرنهاست، نخوابیده آفتاب
انگار قرنهاست، افق را ندیده واز برکۀ غروب، ننوشیده آفتاب
در سوگ امّالبنین
از این به بعد، زنی سر تکان نخواهد داد
به خاطراتِ فروخُفته، جان نخواهد داد
زنی نخواهد گفت، از شجاعتِ پسرش
هوای گریه به پیر و جوان نخواهد داد
مگر جهانی، دیگر به پا نخواهد ماند؟
مگر بَلالی، دیگر اذان نخواهد داد؟
سوی نجف بپرید ای کبوتران بقیع!
که دیگری به شما آب و دان نخواهد داد
که بعد از این، دستی در مدینه، بانویی
که نوحه میخواند را نشان نخواهد داد
زنی نخواهد نالید و در هوای حسین
از آبِ چَشمِ تَرَش دانهتان نخواهد داد
زمین، غبارِ تَنَش را به برکتِ تنِ او
از این به بَعد، به هفت آسمان نخواهد داد
بقیع، با بُغضی تازه و غمی کهنه
به چشمِ عالَم و آدم، امان نخواهد داد
دریغ و دَرد که آن اُمِّ بیبنین، پس از این
به عاشقان، خبر از عاشقان نخواهد داد
دریغ و شرم که امروز، حضرت عباس
برای مادر، دستی تکان نخواهد داد