- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۱/۰۲
- بازدید: ۱۱۵۸
- شماره مطلب: ۳۴۸۵
-
چاپ
بوی فراق
بوی فراق میدهد این گریههای من
ماتم گرفته شال سیاه عزای من
شرمندهام که از غم زینب نمردهام
آقا ببخش، در گذر از این خطای من
با زعفران شهر خراسان نمیشود؟
رنگی دهی امام زمان بر حنای من
از بس که پای طشت طلا گریه کردهام
چیزی نمانده مثل شما از صدای من
با نوحههای این دهۀ آخر صفر
شبها چقدر سینه زدی پا به پای من!
سرزندهام به عشق حسن، خضر گریهام
این چشم خیس، چشمۀ آب بقای من
من غصۀ بهشت خدا را نمیخورم
جایی گرفته حضرت زهرا برای من
-
شهر علی نشناخت بانوی خودش را
بالم شکسته، از پرم چیزی نگویم
از کوچ پر دردسرم چیزی نگویم
طوفان سختی باغمان را زیر و رو کرد
از لالههای پرپرم چیزی نگویم
-
استاد درس رزم علمدار کربلا
شاهنشه اریکۀ قدرت اباالحسن
اسطورۀ صلابت و غیرت اباالحسن
یا والی الولی، ید حق، بندۀ خلف
یا مظهر العجایب عالم، شه نجف
-
فصل بلوغ شیعه یقیناً محرم است
در کوچهها، نسیم بهشت محرم است
این شهر بی مجالس روضه، جهنم است
پیراهن سیاه عزاداری شما
زیباترین تجلی عشق مجسم است
-
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال، تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
بوی فراق
بوی فراق میدهد این گریههای من
ماتم گرفته شال سیاه عزای من
شرمندهام که از غم زینب نمردهام
آقا ببخش، در گذر از این خطای من
با زعفران شهر خراسان نمیشود؟
رنگی دهی امام زمان بر حنای من
از بس که پای طشت طلا گریه کردهام
چیزی نمانده مثل شما از صدای من
با نوحههای این دهۀ آخر صفر
شبها چقدر سینه زدی پا به پای من!
سرزندهام به عشق حسن، خضر گریهام
این چشم خیس، چشمۀ آب بقای من
من غصۀ بهشت خدا را نمیخورم
جایی گرفته حضرت زهرا برای من