مشخصات شعر

یوسف تشنه

بهار تب‌زده قربانی خزان شده است

زمین بهانه‌ی نفرین آسمان شده است

 

سر مفسّر قرآن به رحل نیزه نشست

و خاک غم به سر خیل قاریان شده است

 

بگو ز سنگ‌زنان، نی‌نشین مراقب باش

حسین طاق دو ابروی تو نشان شده است

 

شبی درون تنور و دمی به روی درخت

گهی به صندوق دشمن سرت نهان شده است

 

دوباره یوسف تشنه تو معجزه کردی؟

برای سنگ زدن پیرزن جوان شده است!

 

درون طشت که رفتی نترس عزیز دلم

سفارش لب خشکت به خیزران شده است

 

بس است با لب زخمی دگر نخوان قرآن

ببین چه ولوله‌ای بین کاروان شده است

یوسف تشنه

بهار تب‌زده قربانی خزان شده است

زمین بهانه‌ی نفرین آسمان شده است

 

سر مفسّر قرآن به رحل نیزه نشست

و خاک غم به سر خیل قاریان شده است

 

بگو ز سنگ‌زنان، نی‌نشین مراقب باش

حسین طاق دو ابروی تو نشان شده است

 

شبی درون تنور و دمی به روی درخت

گهی به صندوق دشمن سرت نهان شده است

 

دوباره یوسف تشنه تو معجزه کردی؟

برای سنگ زدن پیرزن جوان شده است!

 

درون طشت که رفتی نترس عزیز دلم

سفارش لب خشکت به خیزران شده است

 

بس است با لب زخمی دگر نخوان قرآن

ببین چه ولوله‌ای بین کاروان شده است

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×